یکی از سه کوهنورد ایرانی که در نزدیکی قله برودپیک هیمالیا مفقود شده، پیش از اعزام نامه ای تکان دهنده نوشته که حالا منتشر شده است.
به گزارش ایسنا، سه کوهنورد ایرانی در خوشبینانه ترین برآوردها در حالی شرایط بسیار سختی را در نزدیکی قله ۸۰۴۷ متری برودپیک یا همان K۳ سپری میکنند که جامعه ورزش برای بازگشت ایشان دعا میکند اما ظاهراً تنها فشار هوا، سرمای استخوانسوز و شرایط جوی در وقوع چنین وضعی نقش نداشته است.
در کنار وضعیت مبهم این کوهنوردان، انتشار متن یک نامه بسیار تکان دهنده بود؛ متنی که شاید نشان دهد کوهنوردان ایرانی را با تنگ نظریهایمان و با عدم همراهی کافی در ارائه اطلاعات و تجربیات صعودهای پیشین و حتی شاید سنگ اندازیهایی، خودمان در هیمالیا دفن کردهایم.
پرستو ابریشمی کوهنورد زن ایرانی در وبلاگ خاک خوب با بیان اینکه، «آیدین بزرگی» یکی از سه کوهنورد صعودکننده به قله از او خواسته تا پس از صعود آنها، نامه اش را منتشر کند، متن این نامه را روز سفراین گروه از ایران به پاکستان منتشر کرده است. آیدین بزرگی که حالا وضعیت نامعلومی در ارتفاعات سرد و استخوان سوز هیمالیا دارد، در نامهاش، چنین آورده است:
«به نام برودپیک، به امید تغییر
من وتو یکی دهانیم
که با همه آوازش، به زیباتر سرودی خواناست.
من و تو یکی دیدگانیم
که دنیا را هر دم، در منظر خویش تازهتر میسازد.
نفرتی
از هر آنچه بازمان دارد، از هر آنچه محصورمان کند، از هر آنچه واداردمان، که به دنبال بنگریم.
دستی
که خطی گستاخ به باطل میکشد.
من و تو یکی شوریم
از هر شعله ای برتر، که هیچ گاه شکست را بر ما چیرگی نیست
چرا که از عشق رویینه تنیم.
و پرستوئی که در سرپناه ما آشیان کرده است
با آمد شدنی شتابناک
خانه را از خدائی گمشده لبریز میکند.
شاملو
این ماییم، دوباره اینجاییم. با هم هستیم ولی تنهاییم. اینجاییم نه از برای خودخواهی، نه از برای خودنمایی، اینجاییم از سر عشق، اینجاییم از سر شور، از سر غرور. اینجاییم از برای رشد، از برای اوج، از سر جنون، اینجاییم برای پایان، پایان یک آغاز، پایانی که آغازی بلند پروازانه تر را نوید دهد.
پایانی که پایان نیست، که شالوده ی آغاز است، که پشتوانه ی آغاز است، که تیر خلاصی است بر نتوانستن ها، بر خود کم بینی ها، بر در حصار ماندن ها، بر گرفتار تکرار شدن ها. آری تیر خلاصی است بر ماندن ها، نرفتن ها، نرسیدن ها، غروبی است برای این فرسایش ها و طلوعی است برای ریشه زدن ها، برای شکوفه دادن ها. بوی خوش تغییر است و مهر ابطال است بر راکد بودن ها.
می خواهیم مال خودمان باشد، راه خودمان باشد، مسیر خودمان باشد، طناب خودمان باشد، از نفس و عرق خودمان باشد. می خواهیم توانستن را معنی کنیم، می خواهیم تغییر را زندگی کنیم، می خواهیم خواستن را بفهمیم، خواستن را بخواهیم. می خواهیم روی آن بزرگ مردی را سفید کنیم که مویش در این راه سفید شد، که قلبش در این راه شکست، که روحش در این راه درد کشید. می خواهیم پیرمردی را شاد کنیم که بغض به گلو نشسته اش فریاد شد، و فریادش به دادگاه برده شد. می خواهیم راهی را برویم که درست است، که رو به اعتلاست. می خواهیم طعنه بشنویم، مسخره شویم، مضحکه شویم، پول هایمان را هدر بدهیم، بدویم، گریه کنیم، خطر کنیم.
می خواهیم کوهنورد باشیم، می خواهیم میراث بران شایسته ای باشیم، نمی خواهیم زیر چتر زور باشیم، نمی خواهیم کور باشیم.
بقیه در ادامه نوشتار ثبت دامنه
ادامه مطلب |