|
رفتار غلط مأموران کشف قاچاق کالا در استان هرمزگان در برخورد با کالاهای قاچاق کشف شده، به سوژهای برای خارجیها تبدیل شده است.
به گزارش ایسنا، جمهوری اسلامی در ادامه نوشت: تصاویر ویدئویی منتشر شده از این مأموران نشان میدهد آنها پس از کشف مقدار زیادی گازوئیل قاچاق، اقدام به ریختن و هدر دادن آن میکنند. این تصاویر که توسط اخبار سیمای جمهوری اسلامی ایران منتشر شده به سوژهای کمدی برای خارجیها تبدیل گردیده است. ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:کشف قاچاق کالا,اخبار سیمای جمهوری اسلامی ایران,استان هرمزگان,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
باخبر شدم که خانم «ابرو گوندش» که در شبکه تلویزیونی «استار ترکیه» داور برنامه «صدای برتر ترکیه» است، دقایقی برای همسرش «رضا ضراب» گریه کرده است! البته هنوز اتهام آقای ضراب کاملا ثابت نشده است و گریههای یک همسر برای شوهرش قابل احترام است و شوخیبردار نیست و من هم قصد شوخی با عواطف انسانی را ندارم. اما عرض میکنم که من هم با شنیدن خبر خروج 87 میلیارد یورو از ایران اشکم درآمد و هایهای گریستم. انتظار دارم که رسانهی ملی به ما مردم ایران اجازه بدهد دقایقی برای پولهای از کفرفتهمان گریه کنیم. اصلا میشود یک برنامه طراحی کرد با نام «گریههای ایرانی» و با شعار «هموطن زار بزن» و در این برنامه به مردم فرصت داد گریه کنند. همهاش که نمیشود خندید و شبکه نسیم راه انداخت. من خودم وقتی گزیدهای از تحقیقوتفحص مجلس از سازمان تأمین افتضاحی را خواندم، گریه کردم، چون دیدم در زمانی که من و دیگر هموطنان برای پرداخت بیمه خویشفرما به درودیوار میزدهایم، آقایان مشغول پارو کردن پول یا پول پارو کردن یا کردن پول مر پارو را بودهاند.
به هر حال امیدوارم گریههای ما و خانم ابرو گوندش به جایی برسد و دیگرانی نترسند که اشک در غم ما پردهدر شود!
باقی بقایتان!
رضا ساکی
خبرگزاری دانشجویان ایران ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:خانم «ابرو گوندش»,رضا ضراب,مردم,87 میلیارد یورو,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
تصویر زیر، آرامگاه پوریای ولی - پهلوان نامدار ایرانی - را در شهرستان خوی در شرایطی بسیار نامناسب نشان میدهد.
به گزارش ایسنا، پهلوان محمود خوارزمی معروف به پوریای ولی، در میان ورزشکاران ایران نمونهای از اخلاق، پایمردی و جوانمردی است.
سال دقیق ولادت او و مدت عمرش معلوم نیست اما در کتابهای مختلف مرگ او را سال ۷۲۲ ه.ق ذکر کردهاند و احتمالا در سال ۶۵۳ ه.ق نیز متولد شده است.
پوریای ولی ظاهرا شاعر نیز بوده و علاوه بر رباعیاتی که از وی باقی مانده، برخی معتقدند مثنوی کنزالحقایق نیز متعلق به اوست که در سال ۷۰۳ ه.ق سروده شده است.
تصویر زیر را فرهنگنیوز منتشر کرده است.
جالبه که تا صحبت از پهلوانی و منش پهلوانی می شه بی درنگ همه به یاد تختی و پوریای ولی می افتیم و این وضعیت احترام گذاشتن این مملکت به سمبل قهرمانی و خصایل پهلوانانه آنست. ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:پوریای ولی,تختی, منش پهلوانی,پهلوان محمود خوارزمی,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
زمانه پر شتابی است که به گردَش هم نمی رسیم. بیست سال از درگذشت جواد معروفی موسیقی دان، آهنگساز و تنظیم کننده موسیقی در ایران گذشت. او مهم تر از همه، خط نوآورانه ای را در پیانو نوازی ایرانی پدید آورد که هم سازگار با این ساز غیر سنتی بود و هم همه گوشه های موسیقی سنتی را پوشش می داد.
از این روی می توان از مکتب معروفی سخن به میان آورد که شاگردان بسیاری را زیر تاثیر خود قرار داده است.
جواد معروفی فرزند ردیف شناس و تارنواز سال های پس از مشروطیت، موسی خان معروفی، بود که به توصیه پدر در مدرسه موسیقی وزیری نام نوشت و به زودی دستی توانا در نواختن پیانو پیدا کرد. او در هنرستان هم با موسیقی سنتی ایران آشنا شد و هم با مبانی علمی موسیقی بین المللی.
جواد معروفی زیر تاثیر همان فضا همه اش در فکر دگرگونی در اجرا و پیشبرد فرایند نوآوری در موسیقی بود. پیانوی معروفی به همین جهت از سبک و روش دیگری بهره می گرفت و نواخته هایش به ذائقه متجددان و فرنگ رفته ها نیز خوش می آمد. او در کنار نواختن از تنظیم آهنگ برای ارکستر و نیز آهنگسازی غافل نبود ولی از آن جا که تنظیم کننده های آن زمان اندک بودند، نقش تنظیم های او سخت اهمیت پیدا می کرد و کمبودی را برطرف می ساخت.
باری، معروفی در هنرستان کلاس پیانوی خانم خاراطیان را به پایان برد و دیپلم هنرستان را به دست آورد. ولی کار را در همان هنرستان ادامه داد تا توانست لیسانس خود را نیز در رشته پیانو دریافت کند. علاقه به هنرستان باز هم او را در محیط آموزشی نگاه داشت. این بار به عنوان هنر آموز پیانو. به موازات کار تدریس باز هم به اعتلای دانش خود پرداخت و به مطالعات خود در زمینه موسیقی بین المللی و آهنگسازی ادامه داد و دیپلم سوم را هم از آن خود کرد.
جواد معروفی علاوه بر اینها تا پیش از مرگ، چهل سال تمام با شورای موسیقی رادیو همکاری و ارکسترهای رادیویی را رهبری می کرد.
تنظیم ترانه های ایرانی برای اجرا با ارکستر
کار بسیار برجسته معروفی تنطیم ترانه های ایرانی برای اجرای با ارکستر بزرگ بود. بیشترین کوشش را در تنظیم ترانه های مشروطیت به ویژه ترانه های شیدا و عارف به کار زد. بی اغراق می توان گفت که نیمی از جاذبه ماندگارترین این ترانه ها به خاطر بهره وری آن ها از تنظیم معروفی است. روح الله خالقی نیز به این کار علاقه داشت ولی عمر کوتاهش مجال زیادی برای این کار باقی نگذاشت.
معروفی حتی آهنگ های نه چندان با ارزش روز را به کارگاه تنظیم خود می برد و بر ارزش آنها می افزود. جادوئی در کار تنظیم های او بود. این کار را مرتضی حنانه نیز در یک محدوده زمانی کوتاه انجام داده است. تمایل و گرایش به تنظیم، وقت زیادی برای آهنگسازی باقی نمی گذاشت. با این همه در این زمینه نیز فعال بود.
آثار معروفی غالبا از شیوه دو صدائی و گاه چند صدائی بهره ور است و تقابل سازهای زهی و مضرابی پایه اصلی برای رنگ آمیزی هاست.
جواد معروفی در ساختن و پرداختن همان قدر تواناست که در نواختن. نواخته های او گاه به غزلی گوشنواز می ماند. در شیوه او دست چپ نقشی جدا از دست راست دارد و هماهنگی خفیفی ملودی ها را به هم می پیونداند.
تدوین مجموعه ردیف موسیقی سنتی
کار با ارزش دیگری که از جواد معروفی بر جای مانده تدوین و تنظیم مجموعه ردیف موسیقی سنتی ایران برای پیانوست که تا زنده بود در فکر انتشار آن ها بود ولی نمی دانیم فرصت این کار را پیدا کرد یا نه؟
از کلاس نوآورانه پیانو نوازی معروفی که خود از مکتب فراگیر وزیری نشات می گرفت، شاگردان برجسته ای بیرون آمدند. معروف ترین آن ها انوشیروان روحانی است که خود اینک هم در نواختن و هم در ترانه سازی دست همه را از پشت بسته است! شاگردان دیگر عبارتند از اوفلیا پرتو سرپرست گروه یاران، مهین زرین پنجه نوازنده و آهنگساز مقیم فرانسه.
جواد معروفی را برای آخرین بار سه ماهی پیش از درگذشتش در آلمان دیدیم. شبی که بزرگواری کرد و با پیانوی ناکوک مانده ما، قطعه ای را به یادگار برایمان نواخت. انگشتان هم چنان روان و سیال باقی مانده بود و ذهنیت بداهه پردازی اش سالم. با این همه سه ماه بعد، در شانزدهم آذر سال 1372 خبر درگذشتش در رسانه ها انتشار یافت. یادش گرامی باد.
BBC NEWS ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:جواد معروفی ,موسی خان معروفی,سازهای زهی و مضرابی , ارکسترهای رادیویی,موسیقی,پیانو,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
30 هزار کامنت در صفحه شخصی لیونل مسی. آیا این هم حماسهای است در تاریخ ایرانیان؟!
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در چندسال گذشته هر وقت سایتهای بین المللی اقدام به نظرسنجی یا رایگیری درباره مسائل ورزشی کردند که در آن یک نماینده از ایران هم حضور داشت، ورزشدوستان ایرانی با هجوم خود به سایت مربوط، ورزشکار ایرانی را انتخاب میکردند.
شاید نخستین بار این اقدام در انتخاب حسین رضازاده به عنوان قویترین وزنهبردار جهان صورت گرفت. در سالهایی که قهرمان اردبیلی هنوز وزنه میزد سایت جهانی فدراسیون وزنهبرداری اقدام به نظرسنجی کرده بود تا قویترین را انتخاب کند. در آن زمان هنوز اینترنت مثل الان بین ایرانیها جا نیفتاده بود اما همه با اطلاعرسانی به یکدیگر و حرکت گروهی کاری کردند که هجوم زیادی به سایت فدراسیون جهانی انجام شود و در نتیجه انتخابات مخدوش شد.در سالهای بعد هم این اتفاق تکرار شد و سایت فدراسیون بینالمللی آمار و ارقام فوتبال اقدام به نظرسنجی برای انتخاب محبوبترین بازیکن جهان کرد. یک بار مهدویکیا و یک بار هم علی کریمی و فرهاد مجیدی در جمع محبوبترین بازیکنان جهان قرار گرفتند تا حمایت دستهجمعی ایرانیها اینجا هم بر واقعیتها چیره شود. نظرسنجیای که مثلا مسی در آن بین 5 بازیکن برتر هم نبود اما با لطف رای ایرانیها نتیجه طور دیگری رقم خورد.یادمان نرفته در نخستین سالی که فدراسیون وزنهبرداری اقدام به نظرسنجی کرده بود به خاطر هجوم بیش از حد کاربران ایرانی، سایت این فدراسیون دچار مشکل و برای یکی، دو روز کاملا قطع شد. اما این اتفاقها برای جامعه ما مثبت بود چراکه نشان دهنده علاقه ایرانیها به ورزش بود. اینکه در همه نظرسنجیهای اینترنتی فعال هستیم چیز بدی نیست اما اقدامی که به تازگی در شبکه اجتماعی فیس بوک میبینیم و شب گذشته هم بار دیگر تکرار شده به هیچ وجه قابل قبول نیست و فقط برای این جامعه "همیشه حاضر در صحنه" بدنامی به بار میآورد؛ نامی که حتما نمیتواند نماینده فرهنگ والای ایرانی باشد.همین چند ماه پیش بود که جمع زیادی از کاربران ایرانی فیسبوک در خلال برگزاری لیگ جهانی والیبال با هجوم به صفحه شخصی ایوان زایتسف یکی از بازیکنان تیم ملی ایتالیا، این صفحه را پر از نظرات و کامنتهای خود کردند که اکثرا هم حاوی مطالب توهینآمیز و زننده بود. خانواده زایتسف هم از این توهینها بینصیب نمانده بودند و حجم بالای کامنتها به جایی رسید که این بازیکن گفت: "متاسفم که بزگترین تفریح ایرانیان توهین به دیگران است!"شب گذشته هم این اتفاق تکرار شد و تا لحظه ارسال همین مطلب هنوز در حال ادامه یافتن است. صفحه شخصی لیونل مسی پر شده از نظرات کاربران ایرانی که با میانگین 10 کامنت در هر دقیقه در حال ارسال صحبتهای نه چندان مناسب خود هستند. شکی نیست که هر کدام از کاربران ایرانی فیسبوک، نماینده فرهنگ این مرز و بوم هستند و وجود توهین و حرفهای زننده در نظرات هر کدام از آنها تصوری دروغین را از کشورمان میسازد.حالا تصور کنید از شب گذشته تاکنون بیش از 30 هزار کامنت روی صفحه شخصی بهترین بازیکن 4 سال گذشته جهان از سوی ایرانیها ارسال شده که همه آنها با محتوایی مشابه در حال کری و رجزخوانی برای این ستاره فوتبال دنیا آن هم با بدترین ادبیات یا اشاره به تقابل او با هاشم بیگ زاده هستند.
نمونهای از این کامنتها را بخوانید:
- مسی تو که مسی، اگه طلا هم بودی هیشکاری نمیتونستی جلوی ایران بکنی داداش.
- چهارسال قبل کامران نجفزاده رفت با مسی مصاحبه کنه، مسی گفت ایرانو نمیشناسه و مصاحبه نکرد. الان باید بیک زاده طوری بزنتش که که قیافش شبیه دفاع راست فوتبال دستی شه.
- مسی جون یک ماه یارانه خودتو بده بیگزاده تا ولت کنه
- مسی تنها نیست
"هاشم اول"
- اگه تیم ملی پشتکار شمارو داشته باشه با این کامنت گذاشتناتون، آرژانتین سهله برزیل رو هم میبریم!
- آهن آلات، ضایعات، مسیجات خریداریم!
- مسی، هاشم بیگ زاده را به مناظره دعوت کرد
- بچهها از امروز اینجا پاتوق شد تا شروع جام جهانی. به دوستان خود بگوئید!
این فقط نمونهای از کامنتهایی بود که در شب گذشته از سوی برخی کاربران ایرانی در صفحه مسی منتشر شده بود. شاید دیگر نیازی به گفتن هیچ جملهای نیست و با خواندن این نظرات بدانیم که چقدر بد فرهنگ ایرانی را نشان دادهایم. ای کاش همه این دوستان انرژی خود را در جای دیگری صرف میکردند که به نفع ایران و ایرانی بود. جالب اینجاست که در کامنتهای آخر کاربران از صفحه مسی خسته شدهاند و با یکدیگر قرار گذاشتهاند که حرکت خود را در صفحه ادین ژکو مهاجم تیم ملی بوسنی ادامه دهند.
شاید یکی از کامنتهایی که در انتقاد از این نظرات روی صفحه مسی گذاشته شده بود به خوبی حق مطلب را ادا کند:
- واقعا نمیدونم منظورتون از این کامنتا چیه، فقط میدونم باعث میشید جهان سومی بودن مون رو به رخمون بکشن ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:30 هزار کامنت در صفحه شخصی لیونل مسی,مسی,فیسبوک,فرهنگ این مرز و بوم,کری و رجزخوانی ,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
در پی ثبت بازی چوگان در هشتمین اجلاس سالانه کمیته "میراث ناملموس در معرض خطر" سازمان یونسکو، به نام کشور جمهوری آذربایجان، محمد علی نجفی، رئیس سازمان میراث فرهنگی ایران در اعتراض به این تصمیم نامهای به این سازمان نوشته و خواستار ثبت چوگان به عنوان یک ورزش چند ملیتی شد که فقط مختص به آذربایجان نباشد.
به گزارش خبرگزاری مهر، این تصمیم روز سهشنبه ۱۲ آذرماه در اجلاس یونسکو که در باکو پایتخت جمهوری آذربایجان برگزار میشود گرفته شده و به ثبت چوگان تحت عنوان "یک بازی سوارکاری سنتی در قرهباغ در جمهوری آذربایجان" انجامیده است.
در واکنش به این ثبت، امین عارف نیا، مدیرکل روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به روزنامه فرهیختگان گفت: "یونسکو قبول کرده که حق ثبت چوگان برای ایران محفوظ مانده و ایران می تواند در جلسه سال آینده میراث معنوی یونسکو، چوگان را به صورت پرونده چند ملیتی و مشترک با دیگر کشورها همچون نوروز و یا به صورت پرونده مستقل 'چوگان ایرانی' ثبت جهانی کند."
پیش از این نیز جمهوری آذربایجان ساز سنتی تار را در اجلاس سال گذشته یونسکو به ثبت رسانده بود.
حمزه ایلخانی، رئیس فدارسیون چوگان ایران، در سایت رسمی این فدارسیون نوشته است: "چوگان ورزشی تاریخی است که بیش از ۳۰۰۰ سال از عمرش می گذرد و همه چوگان را به نام ایران می شناسند. این ورزش برخاسته از ایران است که البته بی توجهیهایی در این سال ها باعث شده تا دیگران چشم طمع به آن داشته باشند."
در همین حال بهروز نبیاف، دبیر کل فدراسیون سوارکاری آذربایجان با استقبال از چنین تصمیمی اعلام کرد: "بازی چوگان در بسیاری از آثار هنری آذربایجان، همانند مینیاتور این کشور و نوشتههای باستانی آن دیده میشود."
دبیر کل فدارسیون سوارکاری آذربایجان همچنین به یک کلیک سایت تخصصی چوگان گفته است: "آذربایجان کشوری است که در آن اسب اهلی شده و فرهنگ اسب سواری در اینجا پدید آمده است. در این منطقه اسبهای بسیار خوبی وجود دارد و یکی از بهترینهای آن اسب قره باغ است. اگر به قوانین چوگان به ویژه انتخاب اسب نگاه کنید، می بینید که اسبهای قره باغ ایده آل هستند."
آیدین آغداشلو، نقاش و پژوهشگر هنر نیز از جمله کسانی است که پیشتر ادعای دولت جمهوری آذربایجان را رد کرد و گفته بود: "در تصاویری که همگی هم موجود هستند و اکنون در موزههای بزرگ دنیا از جمله موزه هنرهای معاصر تهران نگهداری میشوند، چوگان یکی از عناصر مهم مینیاتورها به حساب میآید. در شاهنامه شاهطهماسب معروف نیز تصاویر بسیار زیادی دال بر ایرانی بودن چوگان وجود دارد."
او افزوده که علاوه بر آثار تصویری، نقاشی و نگارگری عصرهای ساسانیان، تیموری و نیز صفوی، حتی در معماری نیز به یک شاهد زنده و پابرجا یعنی میدان نقش جهان اصفهان میتوان اشاره کرد که هنوز هم دروازههای چوگانش پابرجاست.
به گفته کارشناسان، این بازی از حدود ۶۰۰ قبل از میلاد در ایران شکل گرفته و در زمان هخامنشیان بازی میشده است. این کارشناسان تاکید دارند که برای نخستین بار، در "کارنامه اردشیر بابکان" از چوگان نام برده شد.
در بسیاری از منابع تاریخی آمده است که سربازان پادشاهان هخامنشی در هنگام بیکاری و برای حفظ آمادگی رزمی خود سوار بر اسب، بازی و تمرینی را انجام می داده اند که بسیار شبیه به چوگان امروزی بوده و این بازی، از آن زمان به بعد تکامل یافته است.
گفته می شود که چوگان به هنگام کشور گشایی داریوش اول در هند، در آن سرزمین رواج یافت. اروپاییان در زمان صفویان و در زمان استعمار خود در هند، با این بازی آشنا شدند و آن را در سراسر اروپا ترویج کردند.
BBC NEWS
خوبه چون همینطور پیش بره خودمون رو هم چند وقت دیگه جز میراث فرهنگی یه کشور دیگه ثبت می کنن.حالا بنام ما که نکردن ،زورمونم نمی رسه ،حداقل هنر کردیم و اعتراض کردیم ،خواستیم که بعنوان یه ورزش چند ملیتی ثبت بشه .البته معذرت می خوام .روم سیاه. یه وقت به هیشکی برنخوره احیانا. دست مریزاد بابا !!!!!!!! ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:چوگان,یونسکو ,میراث معنوی یونسکو,شاهنامه شاهطهماسب ,صفوی, ساسانیان,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
معاون درمان دانشگاه جندی شاپور خوزستان گفت: در مجموع دو بارش باران میکروبی در استان ۱۸ هزار و ۱۴۱ نفر راهی بیمارستانها شدند.
به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، ساسان موگهی در نشست کارگروه بررسی بیماریهای تنفسی مردم خوزستان که ظهر امروز در هتل پارس اهواز برگزار شد، اظهار کرد: در اولین بارش باران میکروبی در شهر اهواز 2 هزار و 996 نفر به بیمارستانها مراجعه کردند؛ همچنین به موجب این بارش باران 100 نفر از هموطنان دیگر شهرهای استان راهی بیمارستان شدند.
وی با بیان اینکه مراجعه به بیمارستانهای دولتی استان از روز یازدهم آبانماه و به هنگام اولین بارش باران در شهر اهواز شروع شد، ادامه داد: شهرستانهای اهواز، آبادان و دشت آزادگان بیشترین مراجعه کننده با علایم تنگی نفس را داشتند که بلافاصله پس از این موضوع کمیته بحران آلودگی به ریاست استاندار در استان تشکیل شد.
معاون درمان دانشگاه جندی شاپور خوزستان خاطرنشان کرد: دومین بارش باران میکروبی موجب شد که 16 هزار و 344 نفر به بیمارستانهای استان مراجعه کنند که از این تعداد 15 هزار و 197 نفر به صورت سرپایی درمان و یک هزار و 136 نفر بستری شدند؛ همچنین 11 نفر در بخش ICU تحت مراقبتهای ویژه قرار گرفتند.
موگهی در پایان با بیان اینکه در مجموع دو بارش باران و 141 نفر به علت تنگی نفس راهی بیمارستانها شدند، تصریح کرد: از این تعداد 16 هزار نفر به صورت سرپایی درمان و یک هزار و 320 نفر بستری شدند. همچنین 10 نفر در بخش ICU تحت مراقبتهای ویژه قرار دارند. ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:باران میکروبی , بیماریهای تنفسی مردم خوزستان,علایم تنگی نفس,دانشگاه جندی شاپور خوزستان,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
به نام خدائي كه آب آفريد ز آب آمده زندگي را پديد چو يزدان به گيتي ره نو گشاد گياه و دد و دام و مردم نهاد همه تشنه آب پاك آمدند از او زنده بر روي خاك آمدند دو ذره که با هم بیاهیختند ز مهر و خرد درهم آمیختند یکی آنکه جان را دهد زندگی دگر آنکه سوزد به فرخندگی
جهش امپراتوري شكوهمند ايرانيان در زمان هخامنشيان و تعالي و ترقي آن در زمان ساسانيان، و ديرپايي اين تمدن مديون دانش آبشناسي ايرانيان يود.
مردمان ايرانزمين از ديرباز به ارزش آب به عنوان مادهاي زندگيبخش و ارزشمند آگاهي داشتند. نياز طبيعي بشر به آب، وضع جغرافيايي فلات ايران و كميابي اين مايع گرانبها، ارزش اين ماده را نزد ايرانيان صدچندان نموده و آن را در جايگاه والايي قرار ميداده است. براي آنكه به ارزش والاي آب در ديدگاه ايرانيان باستان پي ببريم، كافي است كه نيمنگاهي به اوستاي زرتشت اندازيم.
آناهيتا، ايزد آبها، که گردونه او را در آسمانها چهار اسب ابر و باران و ژاله و شبنم میکشیدند، يكي از بزرگ ايزدان پيش از زرتشت بود، و نیایشگاههای او در کنگاور (کرمانشاه) و بیشابور (فارس) نمایان است، در اوستا مورد ستايش بسيار بوده و هم مرتبه ميترا (مهر) و اورمزد (اهورامزدا) قرار ميگيرد. آب در آيين زرتشت پاك است و مظهر پاكي و بايد كه همچنان پاك باقي بماند. زرتشت از اهورامزدا درخواست ميكند كه رودها را از آبي به سترگي شانه اسب لبالب نموده و به پيروان خويش ميآموزد كه آلوده نمودن آب، به هر شكل و گونهاش، خلاف دين و اهريمني است. اينچنين است كه شناخت آب در ايرانباستان با وابسته داشتن صفات ويژه به آن و ارجمند داشتن اين ماده زندگيبخش آغاز ميشود. هنوز هم بازمانده آيينهاي ايزد آبها در جايجاي ايران برگزار ميشود كه براي نمونه ميتوان به مراسم جويروبي و بيلگرداني در دامنه آتشكده آتشكوه در نيمور، محلات اشاره نمود.
در ايرانباستان، صدها سال پيش از آنكه نخستين فرضيههاي مربوط به آبشناسي ارائه شود، به گونهاي شگفتآور و باورنكردني، پاسخ يكي از مهمترين و دشوارترين مسائل مربوط به يافتن آب و آبهاي زيرزميني يافته شده بود. سنگنوشتهها و لوحهاي باز مانده از ايران باستان، بيانگر اين است كه مردمان ايرانزمين آبهاي زيرزميني را با كندن كاريزهاي دراز و بسيار عميق برآورده به روستاها و شهرهاي خود ميرساندند. اينكه نخستگاه اين كاريز كجا بوده و در چه مناطقي به آب ميتوان دست يافت و اينكه كاريز چگونه بايد ساخته شود، شايد مهمترين مسالهاي بوده است كه بشر از آغاز تمدن تا كنون در دانش آبياري و آبرساني با آن روبرو بوده است. پرفسور هانري گوبلو كه بيش از 30 سال بر روي قناتهاي ايران بررسي و مطالعه انجام داده است در كتاب قنات، فني براي دستيابي به آب ،عظمت قناتهای ایران را برابر با ديوار چين ميداند. مجموعه طول قناتهای ایران بيش از چهارصد هزار كيلومتر، بیش از فاصله زمین تا ماه، و قنات گناباد به طول سيوپنج كيلومتر و ژرفناي بيش از سيصد متر و چاههايي با فواصل منظم پنجاه متري، از زمان هخامنشيان، يك شاهكار بينظير در سراسر جهان است. چندتن از دانشمندان امريكايي مانند اف.ديكسي در نوشتار يك كتابچه علمي براي سازماندهي آب، ام.ا.باتلر در كتاب آبياري به كمك قنات در ايران، سي.اف.تولمان در كتاب آبهاي زيرزميني، ژي.بي.كرسي در كتاب قنات و كاريز، ژي.بيژليبينكت در كتاب آبشناسي و هانري گوبلو در كتابهاي آبياري در كاليفرنيا و قنات، فني براي دستيابي به آب خود همگي بر اين باورند كه قناتهاي لوسآنجلس و پاساداناي كاليفرنيا، همچنين قناتهاي شيلي و مكزيك، در زمان سلطه اسپانياييها، توسط مهندسان، متخصصان و كارگران ايراني ساخته شده است. به خاطر داشته باشيم كه تمدنهاي باستاني همگي در كنار رودهاي بزرگ، همانند نيل، دجله، فرات، سند، گنگ، هوانگهو، يانگتسه و ... شكل گرفتند و در حوزه همان رودخانه محدود ماندند. اما تنها تمدني كه به دور از هرگونه رودخانه عظيم شكل گرفت و مالكالرقاب جهان باستان شد، ايران بود. جهش چشمگير امپراتوري ايران مديون قنات بود. در زمان هخامنشيان، اگر كسي زمين بايري را با احداث قنات آبياري ميكرد، تا پنج نسل از پرداخت هرگونه ماليات معاف بود. به گواهي تاريخ مصر، درياسالار پارسي اسكيلاكس هخامنشي هنگام اقامت در مصر، فنون احداث كاريز را به مصريان آموخت. در زمان ساسانيان، رساله مديگان هزاردادستان، در شرح ساخت و لايروبي قنات و كاريز، و استفاده هوشمندانه از آن، تاليف شده است.
در نوشتههاي دانشمندان ايراني پس از اسلام، به نكتهاي شايان توجه بر ميخوريم و آن اينكه بسياري از دانشمندان ايراني در دوران اسلامي، هريك به گونهاي، به جنبههاي گوناگون دانش آبشناسي پرداختهاند. دانش آبشناسي در آن دوران نيز مانند امروز دربردارنده بررسي دوره گردش آب یا چرخه آب (سيكل آب) در طبيعت، جريان آب در روي زمين، آبهاي زيرزميني، چشمهها، درياچهها، درياها و اقيانوسها و چگونگي دگرگونيهاي كمي و كيفي آبهاي آنها ميشده است.
دانشمند بزرگ ايراني، ابوريحان بيروني در آثارالباقيه، در باره زياد و كم شدن آب رودخانهها، چشمهسارها و كاريزها ميگويد: زياد شدن آبها در جميع اوديه و انهار به يك حالت نيست، بلكه اختلاف بزرگي با هم دارند. چنانكه جيحون هنگامي آبش زياد ميشود كه دجله و فرات رو به كمي گذارد و علت اين است كه هر رودخانهاي كه سرچشمه آن در نواحي سردسير باشد، آب آن در تابستان زيادتر و در زمستان كمتر است، زيرا بيشتر آبهاي اصلي آن از چشمهسارها گردميآيد و رطوبتهايي كه در كوههايي كه اين رودخانهها از آن بيرون ميآيد و يا از آن ميگذرد سبب زيادت و نقصان آب اين رودخانهها ميشود.
ديگر انديشمند بزرگ ايران، ابوعلي سينا در دانشنامه علايي (طبيعيات) در باره جذر و مد درياها و اثر ماه بر آن گويد: روشنايي و قوتها كه از آفتاب و ستارگان است در اين عالم اثر كند و ظاهرتر اثر آن آفتابست و آن ماه كه آب درياها را مد كند. و هم او درباره پديدههاي بارندگي گويد: و اما بخار چون از گرمگاه برخيزد جنبش وي گرانتر بود و چون به آن جايگاه رسد از هوا كه سرد بود، سرماي آن جايگاه او را ببندد. ... و هرگاه كه بخار زمين بفسرد، ابر شود ... و اين را سه حكم بود. يا اندك بود، كه و را گرمي آفتاب بروي افتد، زود متفرق كند. يا قوي بود، كه آفتاب اندر وي فعل نتواند كردن، كه پراكندش، پس چون گردآيد، و يك اندر ديگر نشيند، و خاصه كه باد گردآورش ديگر بار آب شود، و فروجهد، پس اگر سرما اندريابدش، پيش از آن كه قطرهها بزرگ شود و برف بود.
دانشمند ايراني سده پنجم هجري، ابوحاتم اسماعيل اسفزاري خراساني، كه براي نخستين بار در جهان پديدههاي جوي و هواشناسي را در كتاب خود به نام آثار علوي (Meteorology)، گردآوري نموده و او را به حق بايد پدر دانش هواشناسي نام داد، در باره بخار و باران و برف و شبنم ميگويد: هرگه كه حرارتي از تابش خورشيد يا از جوهر آتش به آب رسد، مدتي با او بماند، آب مستحيل شود، و از جاي خود برخيزد، و به سوي بالا بر شود، آن را بخار گويند، چون گرما بر بخار مستولي شود، آن بخار جوهر هوا گردد. ... و اگر برودتي بر آن بخار مستولي شود، جوهر آب گردد، و قصد زمين كند، آنگاه آن را باران گويند، پس اگر هوا ساكن بود، آن دانهها خردباران (drizzle) بود و اگر متحرك بود، آن دانههاي خرد به يكديگر بپيوندند بزرگ گردند ((rain تا به رگبار رسند(shower). ... و اگر برودتي به افراط بر آن غالب آيد جوهر برف باشد ... هرگاه كه هوا سرد باشد و سرما بر بخار مستولي گردد، آن هوا آب شود و بر صورت قطرههاي آب از برگها بياويزد، آن را شبنم (صقيع – dew ) خوانند ... . وي همچنين مطالعات و بررسيهايي در باره چگالي آبهاي گوناگون از مناطق مختلف انجام داده است.
رياضيدان و مهندس بزرگ سده پنجم هجري، محمد بن حسين كرجي، ديدگاههاي بسيار جالبي در باره آبشناسي دارد و در كتاب خود استخراج آبهاي پنهاني، انباط الميا الخفيه، به بررسي روشها و قواعد مربوط به تشخيص آبهاي زيرزميني ميپردازد. او ميگويد: خداي بزرگ در روي زمين آبي ساكن آفريد، كه همچون گردش خون در بدن جانوران در جريان است. اين آب با افزايش و كاهش بارندگي، افزون و كم نميشود (چرخه آب در طبيعت) ... اين آب بيشتر شكافهاي درون زمين را پر ميكند، و تا آنجا كه مانعي سخت در سر راهش وجود نداشته باشد، هر قسمت به قسمت ديگر ميپيوندد ... آبهايي كه در زير زمين قرار دارند نيز در بعضي مواضع مانند رودها جاري هستند و در بعضي موارد ديگر مانند دريا ساكن و آرامند.
در نزهتنامه علايي، دانشنامه بزرگ فارسي، تاليف شهمردانبنابيالخير رازي، در سده ششم هجري، مطالب گوناگون و جالبي در باره آبشناسي آمده است. آب، مد و جزر درياي پارس از عجايب است و به شبانه روز دو دفعه زيادت و نقصان گيرد، و در سير ماه بسته است ... و جاي هست كه مقدار پنجاه ارش زمين خشك به وقت مد آب، بالا گيرد به هر دفعتي، ... .
ناوخداي، بزرگ بن شهريار رامهرمزي، دريانورد بزرگ ايراني در سده چهارم هجري، كه سفرهاي اكتشافي فراواني به شرق انجام داد، در كتاب بسيار جالبي به نام عجايب الهند، شرح كاملي از توفانهاي درياي هند، مانسون، ارائه نموده است. دريانورد معاصر او ابهره كرماني نيز، كه در آن روزگار هفت سفر دريايي به چين و شرق دور داشته است نيز، مانسون هند و تيفون چين (هاريكنها يا سايكلونهاي شرق آسيا)، را در نوشتههاي خود شرح داده است. جيهاني، وزير دودمان سامانيان نيز اطلاعات خويش را در باره اين توفان و همزماني آن با بادهاي 120 روزه سيستان، در كتابي گردآوري نموده است. سليمان سيرافي و مهران وهب سيرافي از دريانوردان ايراني سده سوم و چهارم هجري، كه سفرهايي به چين و هند داشتهاند، و همچنين سهل بن آبان دريانورد ايراني سده ششم هجري كه سفرهايي به هند و شرق افريقا داشته است، و سليمان مهري دریانورد سده نهم هجري، نيز در سفرنامههاي خود به بارانهاي موسمي هند و منشا احتمالي آنها، اشاره كردهاند.
مسعودي مورخ ايراني در كتاب التنبيه و الاشراف، به ذكر منشا رودها و درياها پرداخته و از بسيار از پديدههاي آبي سرزمين ايران، سخن رانده است. توصيف زیبا و دقیق ناصرخسرو در سفرنامهاش، از فانوسهاي دريايي (خشابهاي) درياي پارس، نمايانگر دانش آبشناسي و دريانوردي ايرانيان است.
اشاره كوتاهي به اين مساله چندان دور از تدبير نيست كه سد كوريت در نزديكي طبس در خراسان جنوبي كه در زمان هخامنشيان، در منطقهاي فوقالعاده، ساخته شده و يكبار در زمان ساسانيان نوسازي و بار ديگر به فرمان و انديشه خواجه نصيرالدين توسي، در اوج شكوفايي مكتب مراغه، ديواره آن، بر روي شالوده هخامنشيان، كاملا بازسازي شده است، با ارتفاع بیش از 64 متر، بيشتر از شش صد سال، بلندترين سد جهان بوده است.
در دوران هخامنشيان بيش از 60 سد در ايران ساخته شد و اين جداي از پل- بندهاي اين دوره است. در زمان ساسانيان پل و بند شوشتر با درازاي بيش از پانصد متر ساخته شد. تاريخ نام سازنده اين پل و همچنين سد شادروان (Shadervan) شوشتر را يك مهندس ايراني به نام برانوش پارسی ثبت كردهاست. پلدخترهايي كه در سراسر ايران از جمله سروستان و ميانه به چشم ميخورند منسوب به آناهيتا، ايزد آبها بودهاند.
اختراع سه نوع آسياب آبي، نمايانگر دانش و بينش ژرف ايرانيان باستان در كليه علوم از جمله آبشناسي است. نخست آسياب تنوره يا آسياب نورس يا آسياب پره، با محوري عمودي و پرههاي قاشقي، دوم آسياب چرخي كه روميان به آن آسياب ويترويان نام نهادند، با محور افقي كه نام مخترع آن را مهرداد ثبت نمودهاند، و سوم آسياب شناور، كه با پرههاي بزرگ پارويي دوران ميكرده است و در رودخانههاي خراسان، خوزستان و ميانرودان به تعداد زيادي ساخته شده بوده است، و بازمانده آن هنوز در شوشتر خودنمايي ميكند.
دستگاه پالايش آب چغازنبيل (زنگه ويل – شهر زنگه)، نخستين و قديميترين دستگاه پالايش آب در جهان است كه برابر با قانون ظروف مرتبط آب گلآلود رودخانه كرخه را به آبي سالم و گوارا تبديل مينموده است. و آبانبارهاي كويري ايران هم كه خود حديث مفصلي است.
و اين چكيده خود اندكي است از دانش آبشناسي ايرانيان كه از دسترس چپاولگران زمانه و چنگورزان بيگانه در امان مانده و به ما رسيده. باشد كه ما شايستگي و بايستگي ميراثداري آنان را داشته باشيم.
در سال 1289 رودخانه زايندهرود خشكيد. مردم در آن چاهي كندند به قرب سي زرع و آبي به زحمت ميكشيدند براي مشروبات. (تاریخ مسعودی)
ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب: آب در ایران باستان ,امپراتوري شكوهمند ايرانيان,هخامنشيان ,ساسانيان, دانش آبشناسي ,آناهيتا,ايرانيان ,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
کلیسای سن استپانوس یا کلیسای استفانوس مقدس دومین کلیسای مهم ارامنه ایران است که از نظر اهمیت، بعد از قرهکلیسا قرار میگیرد.سن استپانوس یا سن استفان اولین شهید راه مسیحیت است که در ۲۶ دسامبر سال ۳۶ میلادی در بیتالمقدس توسط یهودیان سنگسار شد.
این بنا در استان آذربایجان شرقی در ۱۷ کیلومتری غرب شهر جلفا و در فاصله ۳ کیلومتری کرانه جنوبی رودخانه ارس در محلی به نام قزل وانک (صومعه سرخ) واقع شدهاست. این کلیسا که در سده نهم میلادی ساخته شده بود، به علت زلزله دچار آسیبهای جدی شد و در دوران صفویه مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت.
این اثر در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۳۴۱ با شمارهٔ ثبت ۴۲۹ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید و به خاطر قدمت و سابقه تاریخی و مذهبی و شیوه معماری منحصر به فرد در سال ۱۳۸۶ در میراث جهانی یونسکو نیز ثبت شد.
این کلیسا مورد احترام تمام مسیحیان و تقریبا تمامی ادیان است اما در واقع به شاخه مسیحیان گریگوری (پیروان گریگور روشنگر) که ساکن ارمنستان هستند تعلق دارد. در یک روز از سال هزاران نفر از ارمنیان در این نقطه گردهم میآیند تا ضمن زیارت، مراسم و مناسک خاص خود را بهجای آورند.
این کلیسا در محوطهای محصور از درختان و دره سرسبزی واقع شده و حصار سنگی که بنا را احاطه نموده، بارویی است بلند با هفت برج نگهبانی و پنج پشت استوانهای سنگی، مانند دژهای دوره ساسانی و قرون اولیه اسلام. دروازه این بارو در وسط دیوار غربی تعبیه شده و دارای دری چوبی و آهن کوبی شدهاست. در پایههای طرفین و طاق جناغی آن سنگ تراش با حجاریهای ظریف بهکار رفته و نقش برجستهای از مریم و کودکی عیسی در پیشانی طاقنمای آن بهچشم میخورد. این کلیسا دارای سه ساختمان اصلی و مشخص و همچنین قسمتهای فرعی مختلفی است. سه قسمت اصلی عبارتند از نماز خانه اصلی، اجاق دانیال، برج ناقوس همچنین فضای داخلی کلیسا به صورت صلیب بوده که از سه قسمت ایوان ،نمازخانه و محراب تشکیل شده است.
در زیر گنبد اصلی نقاشیهایی به شیوهی نقاشیهای قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی که در منتهی الیه فضای داخلی محراب قرار دارد به چشم میخورد.
در دیوارهای خارجی کلیسا، نقش برجستههای زیبایی، همچون سنگسار شدن استپانوس مقدس در ضلع شرقی، مصلوب شدن حضرت مسیح در ضلع غربی و عروج حضرت مسیح وجود دارد.
isna
تصاویر در ادامه مطلب ثبت دامنه
ادامه مطلب |
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:کلیسای سن استپانوس, دومین کلیسای مهم ارامنه ایران,قرهکلیسا ,بیتالمقدس,سنگسار,یهودیان,اولین شهید راه مسیحیت,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
انوشه انصاری متولد ۲۱ شهریورماه ۱۳۴۵ در مشهد است. وی در سال ۱۳۶۳ به همراه خانوادهاش به آمریکا مهاجرت کرد. انوشه مدرک کارشناسی خود را در رشتهٔ مهندسی الکترونیک و علوم رایانه (EECS) از دانشگاه جورج میسون و مدرک کارشناسی ارشد خود را در زمینه مهندسی الکترونیک از دانشگاه جورج واشنگتن اخذ کرده و دارای کارشناسی ارشد در رشته نجوم نیز میباشد.
خداحافظ زمین!
او در سال ۲۰۰۰ ازسوی مجله زن شاغل بهعنوان کارآفرین برتر شناخته شدهاست. او از بنیانگذاران یک شرکت مخابراتی در آمریکا به نام تی.تی.آی (TTI) بوده است.
انوشه انصاری به همراه برادر همسرش در سال ۲۰۰۳ (میلادی) جایزهٔ ۱۰میلیوندلاریِ سالیانهٔ «انصاری اکس-پرایز» (Ansari X-prize) را بنیان نهاد. هدف از این جایزه تشویق بخش خصوصی برای سرمایهگذاری و ورود به بازار سفرهای فضایی است که تا پیش از این در انحصار تعداد انگشتشماری از دولتها بوده است.
انوشه همیشه عاشق فضا و فضانوردی و درپی راه یافتن به فضا بوده است.
انوشه انصاری پیش از پرواز
در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۸۵ (۸ مه ۲۰۰۶)، سازمان فضایی روسیه به طور رسمی اعلام کرد که انوشه انصاری بهعنوان نخستین زن گردشگر فضایی در یکی از پروازهای فضاپیمای سایوز به مدار زمین سفر خواهد کرد. پس از رد صلاحیت دایسوکه انوموتو، گردشگر ژاپنی به دلایل پزشکی و جا ماندن او از مأموریت سایوز تیامای-۹، قرار شد انوشه انصاری در ۲۳ شهریور ۱۳۸۵ با این گروه همراه شود.
وی نخستین فضانورد ایرانی ونخستین زن کیهانگرد و چهارمین نفری است که هزینهٔ سفر فضایی خود را پرداخت کردهاست. او همچنین پس از عبدالاحد مومند فضانورد افغان دومین فضانورد فارسیزبان است. انصاری ترجیح میدهد درمورد خود از عنوان «فضانورد همراه» به جای واژهٔ «گردشگر فضایی» استفاده کند.
فضاپیمای سایوز حامل انوشه انصاری، فرمانده روسی میخاییل تیورین، و مهندس پرواز اسپانیایی-آمریکایی، مایکل لوپز الگریا در صبح روز دوشنبه ۱۸ سپتامبر سال ۲۰۰۶ از پایگاه فضایی بایکونور در قزاقستان به فضا پرتاب شد و بدین ترتیب مأموریت سایوز تیامای-۹ آغاز گشت. دو روز پس از قرار گرفتن در مدار زمین، فضاپیمای سویوز در ۲۰ سپتامبر ۲۰۰۶ با موفقیت به ایستگاه بینالمللی فضایی ملحق شد و اقامت ۹روزهٔ انوشه انصاری در ایستگاه فضایی آغاز شد.
سرانجام پس از ۹ روز اقامت و پژوهش در ایستگاه بینالمللی فضایی، انوشه انصاری در سحرگاه ۷ مهر ۱۳۸۵ مصادف با ۲۹ سپتامبر ۲۰۰۶ میلادی به همراه پاول وینوگرادف روسی و جفری ویلیامز آمریکایی، دو تن از فضانوردان ساکن ایستگاه، به زمین بازگشت و پس از فرود وی در ۹۰کیلومتری شمال آرکالیک در قزاقستان با استقبال گرم خانوادهاش، ازجمله همسرش حمید و مقامات محلی و مسئولان سازمان فضایی روسیه مواجه شد. وی پس از معاینات پزشکی، با بالگرد برای مراسم خوشآمدگویی به شهر قُستانای (در قزاقستان) منتقل شد.
نشان رسمی پرواز انوشه انصاری مزین به پرچم و نقشه ایران
انوشه انصاری در طول ۹ روز اقامت خود در ایستگاه بینالمللی فضایی مجموعه آزمایشهایی را در زمینه علل کمخونی، تأثیر تغییرات ماهیچهیی بر کمردرد وتأثیر تشعشعات فضایی برروی فضانوردان ساکن در ایستگاه بینالمللی فضایی و گونههای میکروبی که در آن ایستگاه پرورش داده شدهاند به سفارش آژانس فضایی اروپا انجام داد.
استقبال سازمان فضایی ایران از سفر انوشه
سازمان فضایی ایران به عنوان متولی بخش فضا در کشور هم در آستانه سفر انصاری به ایستگاه فضایی ضمن حمایت از فعالیتها و خدمات ارزنده وی در ترویج و توسعه فنآوری فضایی، پرواز وی به ایستگاه بینالمللی به عنوان تنها جایگاه استقرار انسان در فضا را افتخاری غرورآمیز برای تمام ایرانیان توصیف و تصریح کرد: « این زن دانشمند و علاقمند ایرانی با اراده بزرگ و بلند، تلاشی را آغاز کرده است که افقهای جدیدی به روی بشریت خواهد گشود. پرواز ایشان به ایستگاه بینالمللی به عنوان تنها جایگاه استقرار انسان در فضا، افتخاری بس غرورآمیز برای تمام ایرانیان خواهد بود اما نباید تاثیر شگرف خدمات و فعالیتهای ایشان در رونق فعالیتهای فضایی در مقیاس عمومی و در سطح بینالمللی را فراموش کرد.»
به گزارش ایسنا، انوشه انصاری در گفتوگوها و مصاحبههایی که قبل و حین سفر فضایی خود داشت همگان را به حراست از سیارهای که خانه مشترک همه ماست، دعوت کرد و در حالی که برخی رسانههای خبری غربی در تلاش برای پنهان کردن ملیت ایرانی وی بودند، انوشه انصاری سفر خود را افتخاری برای تمامی هموطنانش خواند.
انوشه انصاری در محل مخصوص سرنشین در فضاپیمای سایوز
انوشه انصاری هم مانند سایر گردشگران فضایی در معرض این انتقاد بود که به عنوان یک ثروتمند، پول هنگفتی را صرف یک ماجراجویی شخصی کرده است؛ انوشه که در طول سفر فضایی خود نه به عنوان یک گردشگر که به عنوان یک دانشمند و کیهان نورد ظاهر شده در آستانه سفر فضایی خود در وبلاگش به این انتقادها پاسخ داده است:
پول من از کجا آمده ؟ به شما میگم. از کار سخت از ریسکهایی غیر قابل باور و فداکردن خیلی از چیزها که من و خانوادم برای به دست آوردن هدف مشترکمون از دست دادیم
آیا ما حق داریم با پولی که به سختی به دست آوردیم چنین کنیم ؟ من فکر کنم این اجازه رو داشته باشیم! اما آیا این به معنی اونه که من نسبت به آن چه در جهان اطرافم میگذرد بی تفاوتم و به آنها اهمیت نمیدهم ؟ خب اگر اینطور فکر میکنید، بد نیست بیشتر من را بشناسید و خودتان تصمیم بگیرید.
من مایلم بخشی از طرز تفکرم رو در معرض قضاوت شما قرار بدم. بخشی از نگاه من به زندگی که مربوط به تصمیمگیری برای پولهاتونه. من میخواهم به شما بگم که چطور میتونید برای خرج کردن ثروت خودتون فکر کنید تا مابهازای اون تغییری بزرگ به وجود بیارید. تغییری بزرگ!
بیایید فرض کنیم شما دلتون می خواد به درمان سرطان کمک کنید. آیا شما برای بیمارها دوا میخرید یا مراکزی برای حمایت از بیمارهای سرطانی میسازید؟ آیا این هزینه رو به یک دانشگاه میپردازین تا روی سرطان تحقیق کنند؟ یا اینکه دنبال بزرگترین عامل شکلگیری سرطان هستین و سعی میکنین اون رو ریشهکن کنید؟
3، 2، 1، بزن بریم!
می بینید که راههای زیادی برای مواجهه با این مساله وجود داره و این دست شماست که کدوم راه رو انتخاب کنید. ممکنه راهی رو انتخاب کنید که منجر به کمک به یک گروه کوچک و در یک زمان محدود بشه و یا تصمیم به انجام کاری زمانبرو پرهزینه بگیرید که به شناخت و حل عمومی مشکل سرطان کمک میکنه. من شخصا راه دوم رو که انجام فعالیتهای اساسی برای شناخت و حل ریشهیی مشکله، انتخاب میکنم.
من به بچه های گرسنه غذا نمیدم نه به این دلیل که گرسنگی اونها برام مهم نیست بلکه به این دلیل که غذا دادن به 100، 1000 یا 100 هزار نفر مشکل رو حل نمیکنه. در حالیک ه یکی از ریشههای اصلی گرسنگی به مسائلی مثل خشکسالی و استفاده از روش های غلط کشت و کار بر میگرده و شما میدونید که تحقیقات فضایی چه کمک عظیمی به ایجاد تغییر در شرایط کشت وازبین بردن آفت از محصولات کشاورزی میکنه؟
در راه رسیدن به ایستگاه فضایی بین المللی
دانشمندان فضایی ممکنه متخصص میکروبیولوژی، مهندسی، علوم تغذیه، شیمی، گیاهشناس یا موارد دیگری باشند که با هم همکاری میکنند تا راههایی رو پیدا کنند که به رشد بهتر در زمین و مدار منجر بشه. آنها به دنبال راهی هستند تا بتونند مواد خام قابل بازیافت رو برای استفاده در زمین یا ماه و یا سایر سیارات به دست بیارند و به راه حلهایی برای حفظ محیط زیستمون برسند.
من امیدوارم بتونم مردم بیشتری رو تشویق کنم تا وارد این شاخههای علمی شده و راه هایی رو پیدا کنند تا محصولات رو از خطر نابودی محافظت کنند و راههای بهتری رو پیدا کنند که مردم هیچوقت گرسنه نباشند.
در عین حال ممکنه شما هم با من هم عقیده باشید که بخشی از گرسنگی به دلیل وقوع جنگهاست. من علاوه بر این فکر میکنم بسیاری از مردم به گرسنگی دچار میشوند نه تنها برای اینکه کمبود غذا یا کمکهای بینالمللی برای آنها وجود داره بلکه به این دلیل که سیستمهای مناسب و درستی برای رسوندن غذا به دست بچههای گرسنه وجود نداره.
استقبال ساکنان ایستگاه از فضانوردان در بدو ورود
تنها راهی که برای حل این مشکل وجود داره اینه که آموزش کاملی برای جوانها مهیا کنیم تا به متفکرین آزاد اندیشی تبدیل شده، که اصول و استانداردهای اخلاقی اونها رو دیگران ننوشته اند و مردمانی هستند که موقعی که نیاز به تغییر رو احساس میکنند، برای انجام دادن این تغییرات اساسی آماده هستند و این پیامیه که من قصد دارم به گوش مردم جهان برسونم.
من از بنیادها و موسساتی مثل X-Prize و ASHOKA حمایت میکنم به این دلیل که آنها به دنبال تغییرات کوچک در جوامع کوچک نیستند بلکه آنها در پی ایجاد تغییراتی بزرگ در جهان و ساختن محلی بهتر برای زندگی مردمند.
بهای یک رویا چقدر است...؟ برای من گذاشتن پول و تمام زندگیام در جایی که لازم است.»
انوشه انصاری با پیراهنی مزین به پرچم ایران
انوشه انصاری، نمادی راستین از اراده سترگ ایرانی توانست با سفر به تنها جایگاه استقرار انسان در فضا علاوه بر تحقق رویای سالهای کودکی و نوجوانی خود و ثبت جایگاهی در خور ایران در تاریخ کیهاننوردی به نمادی از تلاش و پایداری در راه اهداف بزرگ تبدیل شود، اگر چه نباید تاثیر شگرف خدمات و فعالیتهای وی را در رونق فعالیتهای فضایی در مقیاس عمومی در سطح بینالمللی فراموش کرد.
امید میرود چنین حرکتهای پیشتازانهای در زمینه گسترش علوم، انگیزهای برای نخبگان و اندیشمندان جوان باشد تا روند امیدبخش حرکتشان در عرصه علم و فنآوریهای نوین در مقطع کنونی را که به حق رنسانسی در تاریخ تحولات علمی کشور لقب گرفته با اراده و تلاشی دوچندان دنبال کنند.
تصاویری از انوشه انصاری در ادامه نوشتار ثبت دامنه
ادامه مطلب |
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:انوشه انصاری,فضا ,دانشمند و کیهان نورد,سازمان فضایی ایران, ایستگاه بینالمللی فضایی,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
معجزهای که تیم ملی کشتی آزاد ایران انتظارش را میکشید در میدان جهانی بوداپست به وقوع پیوست و با راهیابی عزتالله اکبری به فینال وزن 74 کیلوگرم، تیم ملی کشتی آزاد ایران پس از 11 سال بار دیگر قهرمان جهان شد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در روز پایانی رقابتهای کشتی آزاد قهرمانی جهان کشتیگیران وزن 74 کیلوگرم به میدان رفتند. این در حالی بود که روسها تا پایان 6 وزن اول 7 امتیاز از ایران پیش بودند و قهرمانی ایران در آن زمان چیزی شبیه معجزه بود اما این اتفاقات یکی یکی رخ داد تا با پیروزی 4 بر 3 عزت الله اکبری مقابل رشید قربان اف ازبکستانی و راه یابی این کشتیگیر به فینال، ایران توانست سرانجام فرمانروایی روسها را سرنگون کند و پس از 11 سال دوباره آقای کشتی جهان شود.
عزتالله اکبری در جام جهانی کشتی آزاد تهران
آخرین باری که ایران قهرمان جهان شده بود به سال 2002 و مسابقات جهانی تهران بازمیگشت و حالا پس از 11 سال جام قهرمانی دوباره به خانه برمیگردد. این، پنجمین قهرمانی ایران در کشتی آزاد جهان است. همچنین تیم ایران پس از 48 سال در خارج از خانه قهرمان جهان شد.
به گزارش ایسنا، مسابقههای جهانی 1961 یوکوهاما، 1965 منچستر، 1998 تهران و 2002 تهران چهار عنوان قهرمانی پیشین ایران در مسابقههای جهانی هستند.
اما در رقابتهای وزن 74 کیلوگرم شکست کاباهر هوبژتی از روسیه مقابل یاداو از هند اولین حادثه بزرگ بود که ایران انتظارش را میکشید. باخت این کشتیگیر هندی مقابل جردن باروفس قهرمان جهان و المپیک از آمریکا باعث شد تا نماینده روسها بدون هیچ بردی حذف شود. در این شرایط ایران تنها به مدال عزتالله اکبری (به هر رنگی هم که باشد) احتیاج داشت تا قهرمان جهان شود. اکبری که پیش از این تجربه بینالمللی بسیار کمی داشت و تنها در آسیا برنز گرفته بود، قدم به قدم پیش رفت و اوج گرفت.
او ابتدا الکساندر بورکا از مولداوی را 10 بر 2 برد سپس یاکوب ماکاراشویلی از گرجستان را 7 بر صفر شکست داد و مقابل مورا بلانکو از کوبا هم 5 بر 2 پیروز شد. تاکاتانی از ژاپن قربانی بعدی جانشین صادق گودرزی بود (با نتیجه 6 بر 4) تا ملیپوش 74 کیلوگرم ایران خود را در نیمه نهایی ببیند.
اکبری در نیمه نهایی هم با نتیجه 4 بر 3 رشید قرباناف از ازبکستان را برد و فینالیست شد. ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب: تیم ملی کشتی آزاد ایران,قهرمانی جهان,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
فرمانده پلیس راه کشور علت اصلی سانحه مرگبار آزاد راه تهران – قم را « نقص سیستم برق رسانی اتوبوس های اسکانیا» اعلام کرده و گفته این نقص موجب میشود اتوبوسهای اسکانیا پس از تصادف دچار آتش سوزی شوند. علت دیگر، لاستیک های چینی این قبیل اتوبوس ها ذکر شده است.
ماجرای تلخ شامگاهان دوشنبه 18 شهریورماه از این قرار است که لاستیک کمکیفیت چینی یکی از اتوبوسها میترکد، اتوبوس به لاین مقابل منحرف میشود و در اتفاقی بسیار هولناک با اتوبوس اسکانیای دیگری که از مسیر مقابل میآمده برخورد میکند و در جهنم هولناکی که ایجاد میشود 44 مرد و زن و کودک زنده زنده میسوزند و دیگران با جراحتهای شدید دست به گریباناند.
اعلام نقص سیستم برقرسانی اتوبوس اسکانیا در حالی است که در اردیبهشت امسال نیز بر اثر برخورد یک دستگاه اتوبوس اسکانیا با یک کامیون بنز در استان خوزستان، اتوبوس آتش گرفته و 14 تن قربانی شده بودند. همان موقع هم سردار مهماندار اعلام کرد علت حادثه در دست بررسی است.
رییس پلیس راه کشور می گوید ما به تنهایی نمی توانیم در مقابل نقص سیستم برق اتوبوس های اسکانیا اقدام کنیم و به همکاری دستگاه های دیگر و خصوصا قوه قضاییه نیاز است.
اگر اتوبوسهای اسکانیا دچار نقص جدی است چرا اعلام نمیشود و چرا نوبت قبل اطلاعرسانی کافی صورت نپذیرفت؟
درباره لاستیکهای اسکانیا شنیده شده قیمت یک جفت آن 5 میلیون تومان است حال آن که نوع چینی آن 2 میلیون تومان ارزانتر است. علت آتشسوزی نیز نزدیک بودن باتری اسکانیا به مخزن گازوییل ذکر شده است .ضمن این که هنگام واژگون شدن اتوبوس اسکانیا هم ضعف ستونهای آن موجب آسیب به سر و گردن سرنشینان میشود کما این که در یکی از حادثههای راهیان نور ، این نقیصه اسکانیا کلی تلفات گرفت.
اگر پلیس از همه این موارد آگاه است اما امکان مقابله ندارد آیا نمیتواند خواستار جلوگیری از شمارهگذاری شود؟ آیا در روز اول فروردین همین امسال در جاده مرند اتوبوس اسکانیا حادثه ساز نشد؟ با این اوصاف آیا پلیس راه نمیتواند مردم را از سوار شدن به اتوبوس اسکانیا بر حذر دارد؟
سوای پلیس راه آیا سازمان استاندارد به وظیفه قانونی خود عمل کرده است؟ اگر همان گونه که پلیس گفته ، سیستم برق اسکانیا ، نقص دارد، چرا سازمان استاندارد ، اجازه شمارهگذاری این اتوبوس را داده است؟
به گفته سردار مهماندار 50 درصد تقصیر متوجه ترکیدگی لاستیک و 50 درصد دیگر متوجه شرکت عقاب افشان نماینده اسکانیا در ایران است و « باید به فکر باشد این نقص را مرتفع کند». اما آیا همین که « به فکر باشد» کافی است و نباید تا رفع این نقیصه از تردد اتوبوس های اسکانیا جلوگیری شود؟
در این میان باید پرسید آیا پلیس راه نباید از اتوبوسها برگه معاینه فنی بخواهد؟ آیا نباید لاستیکها را کنترل کنند و مهمتر از همه نقص سیستم برقرسانی اتوبوسها بررسی شود؟
خاطره تلخ مردم ایران از مرگبار بودن هواپیماهای توپولوف در آسمانهای ایران هنوز باقی است و اکنون در زمین هم باید نگران اتوبوسهای اسکانیا بود. ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:پلیس راه کشور ,سانحه مرگبار آزاد راه تهران – قم,نقص سیستم برق رسانی اتوبوس های اسکانیا,لاستیک کمکیفیت چینی,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
امروز صبح هم در خدمت همسایهمان بودم. آمده بود دم در! در را که باز کردم دیدم برافروخته است. بیدرنگ گفت: تو باید بنویسی مهندس، تو وظیفهای داری و اینک وظیفه خطیر خبرنگاری را باید به انجام برسانی. این یک بزنگاه تاریخی است. راستش اول کمی ترسیدم، پرسیدم: چیزی شده؟ بلند گفت: دیگر میخواهی چه بشود؟ آنقدر بلند گفت که آرودمش تو. روی مبل نشست و گفت: نمیشود که هر حرفی بزنند و ما هم هیچ چیز نگوییم. گفتم: چه کسانی؟ گفت: خبر نداری؟ گفتم: نه! گفت: پس بخوان. چند برگه پرینت را دستم داد. شروع کردم به خواندن. گفت: بلند بخوان. بلند بلند خواندم:
«این دومین گزارش در مورد احساس شادی شهروندان در یکصد و پنجاه و شش کشور جهان است که به سفارش "شبکه راه حلهای توسعه پایدار سازمان ملل" و با حمایت بان کی مون، دبیرکل سازمان، و توسط پژوهشگران تعدادی از مؤسسات تحقیقاتی در آمریکا، کانادا و بریتانیا و کارشناسان سازمان ملل تهیه و منتشر شده است. در تهیه این گزارش، کارشناسان و محققان برجسته در زمینههایی مانند اقتصاد، روانشناسی، آمار و تحلیل دادههای آماری مشارکت داشتهاند و هدف اصلی از تدوین آن، سنجیدن احساس رفاه مردم در کشورهای مختلف بوده است.»
بلند داد زد بس است. گفت میدانی ایران در این فهرست چندم است؟ یعنی ایران را چندم کردهاند؟ گفتم: نه! بلند شد برگهها را از دستم گرفت، ورق زد و خواند: مردم ایران از لحاظ احساس شادی نسبت به شرایط خود، در میان مردم ١٥٦ کشور مورد بررسی، در رده ١١٥ قرار میگیرند که یک رده از جیبوتی پایینتر و یک رده از جمهوری آذربایجان بالاتر است. بعد هم برگهها را پرت کرد توی صورت من. یک لحظه فکر کردم شاید من را با بانکیمون اشتباه گرفته است! خواستم چیزی بگویم که ادامه داد: جیبوتی؟ ما از مردم جیبوتی غمگینتریم؟ مسخره است، نه؟ کشوری که مردمش نان ندارند، بخورند از ما شادترند؟ میدانی رتبهی عراق چیست؟ عراق 105 است، یعنی کشوری که از صبح تا شب تویش بمب میگذارند، مردمش از ما شادترند؟ پاکستانی که اگر مردمش یک روز عملیات انتحاری نبینند، روزشان شب نمیشود، رتبهشان 81 است! حالا با اینها کار ندارم، واقعا جیبوتی را کجای دلم بگذارم؟ تو میدانی جیبوتی کجاست؟ گفتم: راستش دقیقا نه! گفت: وقتی تو نمیدانی، مردم میدانند؟ اصلا جیبوتی به درک، میدانی رتبه سومالی چند است؟ سومالی 101 است. یعنی کشور دزدان دریایی از ما شادتر است؟ بنگلادش 108 است! یعنی ما که سهگانهی اخراجیها داریم و توی بقالیهایمان پر است از فیلم کمدی شونه تخم مرغی، ناشادیم؟ ما که شهرآورد 100 هزار نفری داریم، شاد نیستیم؟ ما که اینقدر جک میگوییم و پیامکهای جک برای هم میفرستیم، شاد نیستیم؟ ما نهایت، کمی گرانی داریم در مملکت، همین، همین و بس! بعد برگهها را روی زمین رها کرد و نشست و گفت: وقتی گزارش را پژوهشگران تعدادی از مؤسسات تحقیقاتی در آمریکا، کانادا و بریتانیا انجام بدهند، از این بهتر نمیشود. باز خدا پدرشان را بیامرزد ما را با رواندا، بروندی و بنین مقایسه نکردند که ته جدول هستند. راستی مهندس دکتر احمدینژاد در ۲۶ فروردین امسال رفته بود بنین، نکند اینها فکر کردهاند ما چون با بنینیها رفتوآمد داریم، کشور ما مثل کشور آنهاست؟ راستی تو میدانی بنین کجاست؟ گفتم: راستش نه! گفتم: میدانی که دکتر در ۲۴ اردیبهشت امسال به جیبوتی هم سفر کرده بود؟ بلند و کشیده گفت: نه! گفتم: بله. دیگر چیزی نگفتیم!
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - طنز روز
رضا ساکی
باقی بقایتان! ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:عاقبت رابطه با جیبوتی و بنین ,کشورهای مختلف, رفاه مردم,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
سال گذشته خبر راه اندازی موزههای روستایی در قشم از سوی منطقه آزاد قشم بر سر زبانها افتاد. موزههایی که میتوانست در بحث فرهنگی و گردشگری تحولی بنیادین ایجاد کند و چرخ اقتصاد جامعه محلی را دگرگون سازد، اما با گذشت زمان این وعده عملی نشد تا بزرگترین جزیره خلیج فارس همچنان فاقد موزه برای نگهداری اشیاء تاریخی و فرهنگی باشد.
به گزارش مهر در قشم، حساسیتهای بسیار برای مقابله با پدیده قاچاق آثار باستانی به خارج از کشور موجب نشده تا پدیده شوم "تاراج تاریخ" کاهش یابد. سایه بی توجهی مسئولان امر بر این موضوع باعث شده تا حاشیه نشینان خلیج فارس اقدام به بازسازی تاریخ نداشته و تاراج اشیاء تاریخی و قیمتی استانهای جنوب کشور کنند. نبود موزههای بزرگ تاریخی در استانهای جنوبی همچون هرمزگان فرصت را برای دلالان تاریخ مهیا کرده است. جعل تاریخ و اسنادسازی و مصادره اشیاء تاریخی استانهای جنوبی ایران به نام خود از جمله فعالیت کشورهای بی تاریخ و هویت حاشیه خلیج فارس است که آسیب جدی را متوجه تاریخ و گذشته این مرز و بوم میکند.
عبدالرضا دشتیزاده رئیس اداره میراث فرهنگی سازمان منطقه آزاد قشم در گفتگویی در این زمینه تأکید دارد: موزه باعث هویت بخشی به مردم جامعه و معرفی منطقه است. دشتیزاده کمترین فایده موزهها در قشم را معرفی فرهنگ غنی مردم جزیره به گردشگران ذکر کرد که یک گردشگر به سهولت می تواند تمام فرهنگ مردم را اعم از صنایع دستی، سفالگری، لباس های محلی، دانش دریانوردی، آلات ابزارهای موسیقی، کشاورزی و دامداری و بسیاری مسائل مرتبط با فرهنگ مردم را ببیند.
دلالان عربی در پی خرید آثار و اشیائ تاریخی استانهای جنوبی هستند دشتیزاده یکی از اولویتهای راه اندازی موزه در قشم را دلیل همجواری اش با کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، دانست. وی نگران اشیاء مردم شناسی جنوب کشور است که از بین می روند و یا توسط کشورهای عربی خریداری می شوند. وی با نگاهی به وضعیت موزهها در جنوب خلیج فارس، این موضوع را به زیان هویت ملی و سرزمین ما میداند.
بقیه در ادامه نوشتار ثبت دامنه
ادامه مطلب |
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب: خلیج فارس,موزههای روستایی در قشم,آثار تاریخی جنوب ایران ,دلالان عربی ,مردم شناسی جنوب کشور,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
گورستان زرتشتیان را در یزد دخمه میخوانند. فضایی مملو از رازهای عجیبی که سنتی دیرینه را بر بلندای تپهای به نمایش گذاشتهاست.
مخزنی بزرگ برای گذاردن رفتگان و رفتن تنشان از زمینی که از گذشتههای دور ماندنی ندانستاندش. دخمه امروز محلی برای بازدید گردشگران است و بودند برخی موتورسوارانی که روی سراشیبیاش ویراژ میدادند.
بقیه تصاویر در ادامه نوشتار ثبت دامنه
ادامه مطلب |
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:گورستان زرتشتیان,دخمه,یزد,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
این غار که تنها غار خفاش ایران است 255 متر طول، 30 متر عرض و 50 متر ارتفاع دارد و به علت زندگی میلیونها خفاش در داخل آن، به غار خفاش معروف شده است.
این غارها دهلیزهای وسیعی دارد که عمق بعضی از قسمتهای آن به 400 متر میرسد. غار خفاش دهلران یکی از غارهای تاریخی عصر غارنشینی بوده که بعدها به زیستگاه خفاش تبدیل شده است.
غار خفاش دهلران با بیش از 30 هزار خفاش از 7 گونه همچون «دم موشی» از غارهای کمیاب در خاورمیانه به حساب میآید.
این غار یکی از بهترین مکانها برای انجام کارهای تحقیقاتی، پژوهشی و مطالعاتی در زمینه این پستاندار عجیب است و دانشجویان و محققان باید آن را مورد مطالعه قرار دهند.
غار خفاش شهرستان دهلران به عنوان تنها غار خفاش کشور، یکی از پدیده های نادر طبیعی است که تاکنون برای علاقمندان به طبیعت گردی ناشناخته مانده است. این غار طبیعی حدود یک کیلومتر از چشمههای آبگرم شهرستان دهلران فاصله دارد.
غار خفاش دهلران دارای استالاکیتها و استالاکمیتهای فراوانی است و دهها گونه از خفاش دمدار و خفاش بال پهن در آن زندگی میکنند.
فراوانی خفاش در این غار باعث می شود در هنگام غروب در زمان خروج این خفاشان از غار که اغلب به صورت دسته های بزرگ انجام می شود، فضای جالبی را برای علاقمندان به طبیعت ایجاد کند.
این خفاشها مسیر سه کیلومتری تا شهر را طی می کنند و بعد از مدتی به محل غار باز میگردند.
تنها غار خفاش کشور به عنوان پدیدهای نادر و طبیعی واقع در استان ایلام، گردشگران بسیاری را در فصل تابستان به سوی خود جذب میکند.
همشهری آنلاین ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:غار خفاش دهلران , تنها غار خفاش ایران,یکی از پدیده های نادر طبیعی ,استالاکیتها,استالاکمیتها,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
با ماهی 500 هزار تومان پسانداز حتا اگر 120 سال هم عمر کنم فقط رینگ مازراتی را میتوانم بخرم!
از خدا پنهان نیست، شما هم که غریبه نیستید، حقوق ماهانهی من چیزی در حدود 800 هزار تومان است! کمی کمتر یا بیشتر. این حقوق را با جان کندن و نویسندگی و کار فرهنگی به دست میآورم و از جایی حقوق ثابت ندارم و اگر یک ماه نتوانم بنویسم، حقوقی هم نخواهم داشت! از مال دنیا یک ماشین و یک خط موبایل هم دارم که سندشان به نام خودم هست! چیز دیگری که قابل عرض باشد، قابل عرض ندارم. اما در همین شهر من و شما - که زندگیتان شاید کمی بهتر از من باشد - کسان دیگری هم زندگی میکنند. البته شاید شما الآن با خواندن اوضاع مالی من آروز داشته باشید مثل من باشید، اگر اینطوری است، خاک عالم بر سر من که اینقدر ناسپاسی میکنم... برگردیم که کسان دیگری جز من و شما در ایران زندگی میکنند!
2
چند سال پیش در یک برنامهی رادیویی مهمانی داشتیم که فعالیت اقتصادی میکرد و چون آدم موفقی بود، مهمان برنامه شده بود. در استودیو و قبل از شروع شدن برنامه، یکی از همکاران خیلی صادقانه از او پرسید: درآمد ماهیانه شما چقدر است؟ آن مهمان ثروتمند هم خیلی صادقانه پاسخ داد: حدود 9 میلیارد تومان! همکار ما که با شنیدن 9 میلیارد آب دهانش توی گلویش پریده بود، با حالتی ترسیده و خجالتی چند بار سرفه کرد و گفت: من هم حدود یک میلیون تومان حقوق میگیرم! بعد همه خندیدیم و قضیه را زدیم به مسخرهبازی تا برنامه شروع بشود.
3
دیگر همه میدانیم که با وجود همهی تحریمها و تنگنای اقتصادی و گرانی و تورم در مام میهن که این روزها از هر تریبونی مطرح میشود، کشورمان رکورددار ورود پورشه و مازراتی و خودروهای لوکسی مثل لامبورگینی در منطقه است! یعنی ماشینهایی را که عربها و خود اروپاییهای پول ندارند بخرند، مردم ما مثل آبنبات میخرند و سوار میشوند! مردم که میگویم، نه همهی مردم، بلکه منظور از مردم، تعدادی از مردم است که مردمترند، چون من و شما هم مردمیم، ولی مازراتی نداریم.
4
یک بار با خودم فکر کردم و گفتم برنامهریزی میکنم و پولهایم را جمع میکنم و مازراتی میخرم مادرم را میبرم امامزاده داوود! نشستم حساب کردم دیدم بهترین مدل مازراتی الآن 925 میلیون تومان قیمت دارد. با خودم گفتم با توجه به تورم، قیمتش را یک میلیارد حساب میکنم، چون آن موقع که پولهای من جمع بشود، مازراتی هم کلی گرانتر شده است. بعد حساب کردم که اگر 300 هزار تومان از آن 800 هزارتومان حقوقم را بخورم و باقی را پسانداز کنم، با ماهی 500 هزار تومان پسانداز حتا اگر 120 سال هم عمر کنم فقط رینگ مازراتی را میتوانم بخرم!
5
شما فکر میکنید آنهایی که درآمد ماهانهشان به میلیارد است، چه باید بکنند؟ بندههای خدا حق دارند مازراتی سوار بشوند، پول اگر به درد جان آدم نخورد، به چه دردی میخورد! من تعجب میکنم که دولت میخواهد جلو ورود ماشینهای لوکس را به کشور بگیرد. من خودم با همین حقوق گاهی وقتی با همسرم برای خرید میرویم، صندوق عقب ماشین را پر میکنیم از هر چه به دردمان میخورد و نمیخورد! بعد انتظار دارید میلیاردرها پولشان را خرج نکنند؟ ای دولتمردان، نسل من در دههی 60 فقط عکس ماشینهای لوکس را در مجلهی «ماشین» دید و کف کرد، بگذارید دستکم این نسل جدید، خود ماشینها را ببینند و کیف کنند!
باقی بقایتان!
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - طنز روز
رضا ساکی ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:ورود مازراتی به مام میهن, تحریمها و تنگنای اقتصادی و گرانی و تورم,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
Illustration of two Caspian tigers
ببر هیرکانی(ببر کاسپین، ببر مازندران، ببر پارسی و یا ببر ایرانی)
در روزنامه خاطرات «محمد حسن خان اعتماد السلطنه» به نکته جالبی درباره «بخارا» اشاره شده است. روزی نگارنده خاطرات، یک حاجی بخارایی را می بیند که به دلیل کم فروشی نانوا با او در حال جدل است و پس از آرام شدن درباره بی ترتیبی و بی قانونی ایران با او دردل دل کرده و در مقایسه با وضع بخارا می گوید: «… الحمدالله پس از آمدن روس ها از دست ظلم نصرالله خان (امیر سلسله منگیت بخارا) خلاص شدیم. هر هفته ماموران در بازار گشت زده و با کم فروشان و گرانفروشان برخورد می کنند.»
روس ها پس از طی سه نسل از دوران تزار «ایوان چهارم» -که به «ایوان مخوف» معروف بود – در قرن شانزدهم خود را از کوه های «اورال» به «سیبری» و ساحل اقیانوس آرام و رود بزرگ «آمور» می رسانند. ولی با شروع قرن هیجدهم و پایه گذاری روسیه نوین به دستان توانای تزار «پتر کبیر» اهمیت نفوذ در آسیای مرکزی به عنوان مسیر دستیابی به هند و آب های گرم آشکار می شود. در آخرین سال حکومت تزار «پاول یکم» (۱۸۰۱) فرزند «کاترین کبیر» پیمان اتحاد با «ناپلئون» برای یورش به هند از مسیر آسیای مرکزی بسته می شود که طی دسیسه درباریان و سفیر بریتانیا و ولیعهد «الکساندر پاولویچ»، تزار در خوابگاه خود خفه می شود.
از اوایل دهه ۱۸۳۰ و در دوران تزار «نیکلای اول» به تدریج آبادی های روسی از سمت دژ «اورنبورگ» در کرانه رود اورال به سوی شمال قزاقستان گام به گام برای دستیابی به استپ زرخیز و پرحاصل ایجاد می شوند که مدام در معرض یورش چپاولگران ازبک بودند. از سال۱۸۶۰ و پس از پایان جنگ «کریمه» به فرمان تزار «الکساندر دوم»، قوای روس برای نزدیک شدن به مرز هندوستان و تهدید منافع بریتانیا گام های جدی را در تسخیر واحه های ناشناخته آسیای مرکزی بر می دارند و پس از اشغال «تاشکند» و «خیوه» (خوارزم کهن) و بخارا و «سمرقند»، در سال ۱۸۸۸ دژ «گوک تپه» (تپه سبز) طی نبردی سخت و خونبار به دست ژنرال «اسکوبلف» افتاده و با تسلیم خوانین «مرو»، روسیه کار تسخیر آسیای مرکزی را پایان یافته تلقی می کند. تاریخ پانصد ساله امیر نشین های آسیای مرکزی، بیشتر جنگ های داخلی و ایلغار و چپو بوده و تنها سایه ای از شکوه افسانه ای شهرهای بخارا و سمرقند برجای مانده بود. ترکمانان در کنار اسیر گرفتن ایرانیان و فروش در بازارهای بخارا و خیوه در فرصت مناسب «خیوقیان» (مردم خیوه) را برای فروش در بخارا و بالعکس اسیر می کردند و به دلیل رونق خطوط بازرگانی کشتیرانی اقیانوس هند و دریاهای آزاد به تدریج اهمیت راه های کاروان روی جاده ابریشم آسیای مرکزی کم رنگ می شد. ولی مشت آهنین روسی به همراه خود امنیت سرمایه گذاری و آرامش راه ها را درپی داشت. با ورود فناوری جدید آبیاری و راه آهن و معرفی گونه های مرغوب پنبه از آمریکا و سرمایه گذاری های هنگفت واحه های سرکش آسیای مرکزی چون «فرغانه» و «زرافشان» به کشتزارهای گسترده ای بدل می شوند که این نخستین زنگ خطر نابودی «ببر هیرکانی» Panthera tigris virgataاست که در این نواحی به «ببر توران» (سرزمین تورانیان) شهره بود.
با پاکتراشی نیزارها و گزستان ها و جنگل های رودخانه ای «توگای» در دو سوی «سیردریا» و آمودریا و دیگر واحه ها برای کاشت گسترده پنبه و کتان و برنج، زیستگاه ببر به تدریج منحصر به نواحی دوردست کوهستانی شد. در نگاه نخست، این نواحی گسترده می باید زیستگاه تعداد بی شماری ببر باشد ولی به دلیل شرایط ویژه زیستگاه در مقایسه با زیستگاه هایی چون شمال هند، ببرهای توران به قلمرو بسیار گسترده تری نیاز داشتند و بر خلاف باور کنونی، جز «گراز» و «مرال بخارا» و «شوکا»، ببر به طور معمول درپی دست یابی به «آهو»،«آنتیلوپ سایگا» و «گورخر کولان» در دشت ها دیده می شد. با شروع سال ۱۹۳۰ و برنامه های پنج ساله جهش اقتصادی «استالین»، میزان فشار بر منابع طبیعی شکننده واحه های آسیای مرکزی شدت بسیاری یافت و تغییرکاربری زیستگاه در کنار کم شدن جمعیت گراز و مرال بخارا باعث ریشه کن شدن ببر در نواحی دشتی چون دلتای آمودریا در سال ۱۹۴۹ و دیگر نواحی شد و ایجاد نواحی حفاظت شده چون زیستگاه ویژه پنجاه هزار هکتاری ببر در تاجیکستان در واقع نوش داروی پس از مرگ سهراب بود و عملا از اواسط دهه ۱۹۶۰ گزارش مستندی از وجود این گونه در آسیای مرکزی در دست نیست. چه در دوران روسیه تزاری و چه شوروی، گنجینه های تاریخ طبیعی از ارزش ویژه ای برای دولت مردان و پژوهشگران دانشگاهی برخوردار بوده و دانشمندانی چون پرنده شناس معروف «نیکلای زارودنی»، آثار گرانبهایی در موزه ها گرد آورده اند. به دلیل شرایط ویژه سیاسی روسیه تزاری و سپس اتحاد جماهیر شوروی، دست یابی پژوهشگران دیگر کشورها به مجموعه های علمی آسیای مرکزی وجود نداشت و از سال ۱۹۹۱ و پاره پاره شدن شوروی به تدریج مشخص شد که چه نمونه های پرارزش و بی همتایی چون ببر توران در موزه های تاریخ طبیعی «عشق آباد»، «بخارا»، «سمرقند»، «آلماآتی» و «تاشکند» وجود دارند.
در گوشه سمت راست نگاره ای که در اوایل دهه ۱۹۵۰ عده ای از دانشجویان را در موزه تاریخ طبیعی سمرقند نشان می دهد، با کمی دقت سر نمونه تاکسیدرمی شده ببر توران قابل مشاهده است و در نگاره های بعدی یک نمونه قدیمی ببر مشاهده می شودکه به احتمال زیاد متعلق به ازبکستان است.
نکته قابل تامل در مورد این ببر، رنگ قهوه ای کم رنگ نوار های بدن آن است. هرچند در نمونه های قدیمی پوست مشاهده می شود که به دلایلی چون تابش آفتاب به تدریج رنگ های تیره و سیاه، رنگ باخته و روشن می شوند، اما در منابع جانورشناسی به رنگ قهوه ای نوارهای ببر خزر اشاره شده و در حال حاضر در نمونه هایی از ببر سیبری نیز، به ویژه در بخش انتهایی بدن نوارها به قهوه ای تغییر رنگ می دهند.
در جلد دوم کتاب «پستانداران ایران» نگاشته «دکتر اسماعیل اعتماد» نیز به این ویژگی اشاره شده است: «… درباره رنگ این نژاد A. Satunin (جانورشناس روس) اشاره می کند که: “در همه ببرهای ماورای قفقاز (ارمنستان و جنوب گرجستان) و لنکران که به وسیله من دیده شد نوارهای شانه و پایین گردن و به خصوص طرف خارج ران نه تنها سیاه نیستند بلکه حتی قهوه ای کم رنگ می باشند.” «ولی Pocock (جانور شناس بریتانیایی) رنگ یک نمونه را که از گرگان بدست آمده به ترتیب زیر شرح می دهد: ” نوارها مانند ببر هندی سیاهند ولی تعداد آنها بیشتر و به هم نزدیک تر است.” و همچنین اشاره می کند که ببرهای مازندران هم دارای این رنگ می باشند. درباره یک نمونه دیگر که از ایران بدست آمده و محل آن ذکر نشده Pocock شرح می دهد که در بالای ران ها نوارها فقط کمی از زمینه تیره تر و در قاعده دم و در ناحیه شکم و سینه نوارها قهوه ای رنگ هستند.» در دو تخته پوست ببر هیرکانی موجود در موزه تاریخ طبیعی پردیسان و دارآباد که در سال های دور (اوایل قرن بیستم ) شکار شده اند هم گویا رنگ نوارها متمایل به قهوه ای است. در هر حال روزگاری گستره تاریخی ببر هیرکانی و یا تورانی از کناره های دریاچه «لوب نور» در «سینگ کیانگ» چین تا شمال افغانستان و جنوب قفقاز و شمال عراق بوده و به احتمال بسیار زیاد بین نمونه های لنکران آذربایجان و کوهستان «تیان شان» در سینگ کیانگ و کرانه های آمودریا تفاوت هایی در ساختار وجود داشته است.
کوشان مهران
مرجع حیات وحش ایران ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:ببر هیرکانی,ببرهای توران, ببرهای ماورای قفقاز, Panthera tigris virgat,موزه تاریخ طبیعی پردیسان و دارآباد,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
یک کارشناس محیط زیست گفت: ما با بهای بسیار گران نابودی محیط طبیعی کشور قهرمان سد سازی شدیم، دنیای امروز به سد سازی پشت کرده است در حالی که کشور ما این فعالیت را به جد پیگیری و به آن افتخار میکند.
به گزارش سایت خبری محیط زیست ایران (IENA)، اسماعیل کهرم در همایش مدیریت بحرانهای شهری که در پژوهشگاه شاخص پژوه برگزار شد، در ابتدای سخنرانی خود توجه حاضران را به فیلمی که به تازگی به دستش رسیده بود جلب کرد. فیلمی که دریاچه ارومیه را در سال 1352 نشان میداد که تعدادی کارشناس برای حلقه گذاری فلامینگوها به منطقه رفتهاند و خود او نیز یکی از این کارشناسان بود و بر روی انبوه آب و در میان سیل پرواز فلامینگوها در حال انجام عملیات حلقه گذاری بودند.
دریاچه ارومیه
به نوشته ایسنا، پس از پایان فیلم اسماعیل کهرم سخنرانی خود را آغاز و اظهار کرد: متاسفانه کشورهای عقب مانده و جهان سومی همیشه به دنبال ترینها هستند و ما نیز متاسفانه در دام بلندترین و بزرگترین سدها افتادهایم در حالی که این ترینها در حال نابودی اکوسیستمها و از بین بردن زندگیهای انسانی و جانوری هستند.
ما برای "ترین" شدن دروغ میگوییم و بزرگنمایی میکنیم
توانایی در خشک کردن پهنه عظیم ارومیه، بختگان، هامون، پریشان، نیریز و گاوخونی یک افتخار است!
وی با بیان اینکه ما حتی برای "ترین" شدن دروغ میگوییم و بزرگنمایی میکنیم، گفت: میخواهیم با ترینها به کجا برسیم؟
دریاچه پریشان-عكاس: افشين عزيزي - لینک نوشتار
این کارشناس محیط زیست گفت: در سال 1352 بر روی دریاچه ارومیه 40 هزار فلامینگو پرواز میکردند و اگر امروز چشمانم اشکبار میشود به این دلیل است که من آن ارومیه را در ذهنم دارم، مگر میشود عمق 13 متری این دریاچه را فراموش کرد؟ کارشناسان در آن سالها حتی در تصورات نمیتوانستند خشک شدن این دریاچه ببیند.
کهرم ادامه داد: ارومیه، بختگان، هامون، پریشان، نیریز و گاوخونی خشک میشود در حالی که حتی یک کارشناس هم تصور نمیکرد چنین اتفاقی بیافتد، اما ما خشک این آبها را کردیم، این واقعا یک افتخار است که بتوانی این چنین پهنه عظیم آبی را خشک کنید! برخی مواقع من تصور میکنم ما یک رکورد در جهان ثبت کردهایم در حالی که کارشناسان خارجی زمانی که دریاچه ارومیه را میبینند مدتها در حیرت میمانند از اینکه چگونه آن دریاچه به چنین چیزی تبدیل شده است.
ایران درس عبرت کشورهای همسایه شده است!
وی با بیان اینکه در مسوولان ترکیه دریاچه ارومیه را به عنوان یک درس عبرت به معاونان و وزرای خود نشان میدهند!، افزود: اینجا است که دل هر ایرانی میشکند و اشکش جاری میشود، چرا باید ما درس عبرت باشیم؟ چگونه توانستیم دریاچهای با 167 کیلومتر طول و 37 تا 54 کیلومتر عرض را بخشکانیم؟ خشکی دریاچه ارومیه یعنی ما توانستیم پنج هزار مترمربع پهنه آبی را از آب خالی کنیم!
این مدرس دانشگاه مدعی شد: نماینده مردم ارومیه یعنی فردی که از دل منطقه وارد مجلس شده میگوید نمک دریاچه ارومیه باید خالی شود تا دریاچه زنده بماند! من گاهی دلم برای خودم میسوزد که چه نمایندگانی در مجلس نشستهاند، این فرد انگار در مورد استخر خانهاش صحبت میکند! اما من از اینجا به او میگویم آقای نماینده وسعت دریاچه ارومیه به اندازه چند کشور اروپایی است و من با عدد و رقم ثابت میکنم که چه به سر نگین فیروزهای ایران آمده است.
کهرم اضافه کرد: خشک شدن ارومیه، پریشان، هامون، دشت ارژن، گاوخونی و کاهش وسعت تالاب انزلی از 21 هزار هکتار به هفت هزار هکتار هیچ ارتباطی به گرمایش جهانی ندارد، این یک توجیه است سوء مدیریتی ما را نابود کرده است، گرمایش جهانی فقط در کشور ایران نیست، لطفا سری به کشورهای همسایه و کشورهای دیگر دنیا بزنید آن هم با این پدیده رو به رو هستند اما دریاچهای از آنها نابود نشده است.
وی با اشاره به اینکه میزان نمک در دریاچه ارومیه بیش از حد اشباع شده است، تصریح کرد: اگر بالای سر این دریاچه بایستید حرکت کریستالهای نمک را به راحتی میتوان مشاهده کرد در حالی که نمک خاصیت چسبندگی بالایی دارد. حالا ببینید که چه به سر پرندهها میآید. من چند ماه پیش پرندهای به نام «کشیم» را که هم پرواز میکند و هم بر روی آب سر میخورد را در دریاچه ارومیه گرفتم در حالی که نمک اجازه هیچ حرکتی به او نمیداد، زمانی که با آب شستمش و وزن اصلی خود را به دست آورد و شاداب شد در حالی که میدانستم فردا صبح دوباره در انبوه نمک غوطهور میشود تا از گرسنگی جان دهد!
بقیه در ادامه نوشتار
ثبت دامنه
ادامه مطلب |
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:محیط زیست,بهای بسیار گران نابودی محیط طبیعی,دریاچه ارومیه, گاوخونی,دریاچه پریشان,هامون,دشت ارژن,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
کتیبههای مقبره نظامی گنجوی در جمهوری آذربایجان که مزین به اشعار فارسی این شاعر بزرگ ایرانی است برچیده شده و قرار است که زندگینامه و ترجمه اشعار وی به زبان ترکی جایگزین آن شود. اقدامی که تلاش دولت آذربایجان برای تغییر هویت مفاخر فرهنگی ایران و جعل تاریخ محسوب میشود.
سینا آزاد، کارشناس و تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در اینباره گفت: بیشک اشعار نظامی گنجوی تبلور عینی هویت سرزمینی است که زبان فارسی تا قبل از مهاجرت و تسلط قبایل ترک زبان غالب درآن بوده و تغییر کتیبهها تغییری در این واقعیت تاریخی ایجاد نخواهد کرد.
وی افزود: پس از جدایی جمهوری آذربایجان از شوروی، جمهوری اسلامی ایران جزء اولین کشورهایی بود که استقلال آن را به رسمیت شناخت. به آغوش کشیدن مردمان دو سوی ارس پاسخ به حسرتی یک قرنه بود که تصاویر آن هیچگاه از اذهان پاک نخواهد شد.
این تحلیلگر ارشد سیاسی گفت: پذیرش استقلال آذربایجان از سوی ایران با اعلام این که ایران و آذربایجان یک ملت در دو دولت هستند صحه گذاشتن بر واقعیت حاکم بر صحنه بینالملل بود.
آزاد اضافه کرد: باکو تلاش دارد از تاریخ، آن هم به روایت خاص خویش، برای ایجاد هویتی نو درآذربایجان سود جوید در حالی که هویت کشورها حاصل یک روند طولانی بوده و نگاه ابزاری به تاریخ برای هویتسازی میتواند فاجعهآفرین باشد. ایران سرزمینی تاریخی به درازای تاریخ بشریت است و آذربایجان در نگاه تاریخی بخشی از آن است که از مام میهن بالاجبار جدا شده است. تلاش آذربایجان برای تثبیت هویت خویش امروز نباید بهسوی نفی هویت گذشته خویش و تعریف هویت جدیدی منجر شود که خاستگاهی در دیروز، امروز و فردای آن ندارد.
وی گفت: تغییر کتیبهها در آذربایجان نمیتواند به تغییر خطوط منقش در قلبها و ذهنیتها بینجامد. اشعار پارسی نظامی گنجوی در جای جای مرزهای ایران فرهنگی ماندگارند و این ماندگاری است که سلطه کمونیسم نیز نتوانست بر آن غلبه کند. معاهده ننگین ترکمانچای و گلستان در ذهنیت ایرانیان یادآور جنگی نیمه تمام است. دلخوشان شرایط امروز چندان براین باور نمانند که چرخ روزگار همچنان بر این چرخ بچرخد. آنان فردایی که چندان دور نیست شرمنده رفتار امروز خود خواهند بود. باکو بیش از همه تفاوت وزن ایران و آذربایجان در صحنه بینالمللی و منطقه را میداند و نباید در عرصه فرهنگی به عملی دست بزند که حاصل آن دوری ملت این کشور از هویت تاریخی و حقیقی آن در پیوند با ایران باشد.
وی با تاکید بر این که نظامی گنجوی تنها شاعر پارسی گوی ایران نبوده بلکه چهرهای جهانی است که تغییر کتبیهها تغییری در این برداشت ایجاد نخواهد کرد افزود: هدف سیاسی کشوری که امروز با استحاله شخصیتهای ماندگاری چون نظامی گنجوی سعی دارد برای خویش هویتسازی کند، اسیر جغرافیای سیاسی است که هویت آن ایرانی است. نظامی گنجوی نقطه مشترک پیوند ایران و آذربایجان است و فقر هویتی و فرهنگی نه با نفی گذشته، بلکه پیوند خوردن با گذشته قابل جبران است.
آزاد گفت: غنیمتگیری فرهنگی و طمع داشتن به فرهیختگان و مشاهیری که هویت چند قرنه یک ملت را نمایندگی میکند نمیتواند عامل ترمیم بحران هویت باشد. آذربایجان با ارج نهادن بر دیروز میتواند امروز و فردای خود را نه با انکار، بلکه با پذیرش واقعیتها بیمه کند.
لطفا به این لینک هم سری بزنید:
اخیراً جمهوری آذربایجان تندیسنظامی گنجوی را به شهر رم هدیه کرده. این تندیس در پارک "ویلّا بورگزه"، نزدیک مجسمه ی دیگر سخنور بزرگ پارسی گو، حکیم ابوالقاسم فردوسی، نصب گردیده. بر روی پایه ی تندیس نظامی نوشته شده "شاعر آذربایجان، نظامی گنجوی1141- 1209".
شروع نوشتارسایت به زبان ایتالیایی است فراخوان فارسی در پایین صفحه درج گردیده است. ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب: تغییر هویت مفاخر فرهنگی ایران,کتیبههای مقبره نظامی گنجوی ,مام میهن ,جعل تاریخ ,اشعار فارسی,جمهوری آذربایجان,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
اخیرا ۳۲ قطعه منحصر به فرد مربوط به محوطه باستانی جیرفت با عمر بیش از ۵ هزار سال از قاچاقچیان عتیقه در ایران کشف شده است.
تصویری از 32 قطعه کشف شده
این اشیاء عتیقه از جنس مفرغ و سفال هستند. شهر "دقیانوس"، باقیمانده شهری تاریخی در حاشیه رودخانه هلیل رود در جنوب استان کرمان است.شهر "دقیانوس"، باقیمانده شهری تاریخی در حاشیه رودخانه هلیل رود در جنوب استان کرمان است.
اشیا باستانی منطقه تاریخی جیرفت.
به خبرگزاری "مهر" مجید رستمی دادستان شهرستان جیرفت اواخر اردیبهشت ۱۳۹۲ از کشف ۳۲ قطعه عتیقه با قدمت بیش از ۵ هزار سال مربوط به منطقه تاریخی جیرفت خبر داد.آنطور که در این گزارش آمده اصالت این اشیا توسط باستانشناسان کاملا تایید شده ولی کارشناسان هنوز نتوانستهاند به واسطه قدمت و ساختار این آثار باستانی روی آنان قیمت بگذارند.بنا بر این گزارش آثار باستانی اخیرا کشف شده از قاچاقچیان اشیا عتیقه از جنس مفرغ و سفال هستند. اشیا مفرغی شامل سرپیکانها، سنجاقها و تبرها هستند که قدمت برخی از آنها به حدود ۵ هزار سال قبل از میلاد میرسد.
جیرفت حلقه گم شده تاریخ بشریت است
آثار باستانی سفالی نیز مربوط به دوره اشکانی هستند.برخی از اشیا کشف شده از محوطه باستانی جیرفت ظروفی هستند که انتهای آنها به بدن و یا سر یک جانور منتهی میشود.با کاوشهای علمی باستانشناسان مشخص شده است که منطقه جیرفت احتمالا سه هزار سال پیش از میلاد مسیح مرکز تجاری جهان در میانه راه بینالنهرین به دره رود سند بوده است.
بسیاری از آثار باستانی این منطقه در جریان غارت حوزههای تاریخی از حراجیهای اشیا عتیقه انگلیس و آمریکا سر در میآورند.
از جمله رموز آثار تاریخی منطقه باستانی جیرفت لوحهای گلی کشف شده از این منطقه است.در همین زمینه نادر علیدادی سلیمانی به خبرگزاری "مهر" گفته: «این لوحها هم اکنون در ایران وجود دارند و برای بررسیهای بیشتر در همان روزهای نخست عکسهایی از الواح تهیه و به چند کشور اروپایی از جمله ایتالیا ارسال شد اما با وجود کار خطشناسان معروف دنیا بر روی این الواح تاکنون کسی موفق به کشف آنها نشده است.»
پیش از این و به گزارش خبرگزاری "میراث فرهنگی" یوسف مجیدزاده رئیس پروژه کاوشگری و حفاری جیرفت درباره اهمیت این آثار تاریخی گفته: «جیرفت حلقه گم شده تاریخ بشریت است».
در گزارش خبرگزاری "مهر" آمده که در کنار کشف آثار منحصر به فرد در محوطههای باستانی جیرفت هنوز بسیاری از آثار باستانی این منطقه در جریان غارت حوزههای تاریخی از حراجیهای اشیا عتیقه انگلیس و آمریکا سر در میآورند.
DW.DE ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:محوطه باستانی جیرفت,شهر "دقیانوس",آثار باستانی سفالی,اشیا مفرغی,لوحهای گلی,دوره اشکانی,جنوب استان کرمان,قاچاقچیان عتیقه ,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
دو خبر جالب در خبرگزاری محیط زیست ایران که عینا در ذیل نقل گردیده است.قضاوت با خودتان.
هماهنگيها براي خريد دو قلاده ببر جديد 1-ايرن- مسئولان باغ وحش تهران درصدد خريد دو قلاده ببر جديد براي اين مجموعه هستند.
ايرج جهانگير، مدير عامل پارک ارم در گفتوگو با خبرنگار جامعه فارس در خصوص مرگ ببر بنگال در باغ وحش تهران اظهار داشت: اين ببر بيماري صرع داشت که به دليل بروز حمله بيماري در آب ميافتد و تا زمان رسيدن نيروها خفه ميشود.
وي گفت: در حال حاضر در حال انجام هماهنگيها براي خريد دو قلاده ببر جديد براي باغ وحش هستيم.
2-حال و روز بزرگترين گربه سان جهان که روزگاري سلطان بيشه زارها و جنگل هاي شمال ايران بود و از حدود 50 سال پيش ديگر هيچ کس آن را در طبيعت ايران نديده درباغ وحش ارم هم با جود آنکه مسئولان آن را تنها باغ وحش کشور که از استانداردهاي اروپا استفاده مي کند عنوان مي کنند خوب نيست آنطور که تنها طي چند سال اخير4 قلاده ببر درآن تلف شدند، در حالي که گفته مي شود در سراسر جهان بين 300 تا 4 هزار قلاده ببروجود دارد و به عبارتي اين حيوان يک ميراث طبيعي جهاني در معرض انقراض است.
به گزارش خبرنگار مهر، هفته گذشته اعلام شد، تنها ببر بنگال باغ وحش ارم در استخر محوطه نگهداري غرق شده، ببري که حدود ? سال سن داشت از کودکي در باغ وحش ارم در اسارت بود و تا پيش از ورود ببرهاي سيبري، تنها ببر باغ وحش نيز محسوب مي شد.
مرگ چهارمين ببر در باغ وحشهاي کشور
با ورود ببرهاي سيبريايي، ببري به قفس ديگري منتقل شد و پس از مرگ ببر نر سيبري و خروج باغ وحش از قرنطينه، ببري به محوطه قبلي گربه سانان بازگشت. ببري پس از دو ببر سيبري باغ وحش وکيل آباد مشهد، و ببر نر جنجالي باغ وحش ارم، چهارمين ببري است که مرگ آن در باغ وحش هاي ايران تاييد مي شود. گفته مي شود ببري مبتلا به صرع بود و به دليل تشنج حاصله به استخر سقوط کرده و از بين رفته است.
ببر در ليست قرمز گونههاي در معرض خطر اتحاديه بينالمللي حفاظت از محيط زيست (IUCN) در جايگاه "در معرض خطر انقراض" قرار دارد بنابراين در تمام دنيا براي حفظ و حراست حتي يک قلاده از اين گونه با ارزش ساعت ها وقت و انرژي و ميلياردها تومان اعتبار هزينه مي شود.
روسيه از دادن ببر سيبري به ايران منصرف شد
چرا راه دور برويم همين پروژه احياي ببر مازندران که با وارد کردن ببرهاي سيبري از روسيه در سال 89 آغاز شد و البته نتيجه آن مرگ ببر نر و قرنطينه شدن ببر ماده در اثر ابتلا به بيماري مشمشمه در همين باغ وحش ارم بود علاوه بر اينکه با از دست دادن چند قلاده پلنگ ايراني که خود از گونه هاي بسيار ارزشمند است همراه بود، بالغ بر 500 ميليون تومان هزينه هم فقط براي آماده سازي پناهگاه حيات وحش ميانکاله روي دست سازمان محيط زيست گذاشت که البته قرار بود با ورود مجدد ببرهاي سيبري از روسيه در سال جاري اين پروژه بار ديگر کليد بخورد اما روز گذشته مدير کل دفتر حيات وحش سازمان محيط زيست خبر از انصراف روس ها براي تبادل ببر هايشان با ايران داد که البته با اين وضعيتي که حيات وحش در کشور ما دارند به نظر مي رسد روسها حق دارند که حاضر به اين مبادله نباشند.
بقیه در ادامه نوشتار ثبت دامنه
ادامه مطلب |
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب: خريد دو قلاده ببر ,بيماري,ميراث طبيعي جهاني ,باغ وحش ارم, معدوم کردن شير هاي مبتلا به مشمشمه,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
الف: روشهای سلبی:
یک: حضور نیافتن دکتر روحانی و وزیران پیشنهادی در مجلس! به نظر میرسد اگر دکتر روحانی و وزیران پیشنهادی در مجلس نباشند، نمایندگان هم سر جای خود مینشینند و بلند نمیشوند. این کار تا 60 درصد از رفتوآمد نمایندگان کم میکند!
دو: استفاده از کمربند ایمنی در صندلیها! نمایندگان همانطور که هنگام سوار شدن به ماشین یا هواپیما کمربند میبندند، باید در صحن هم ببندند. برای جلوگیری از باز کردن کمربندها توصیه میشود پلیس راهور تهران بزرگ در صحن حضور داشته باشد و نمایندگان خاطی را جریمه کند!
سه: بستن راهروهای صحن با نفربر یا زرهپوش. از ساعت 8 صبح تا 8 شب؛ به طوری که تردد فقط با اعلام آقای لاریجانی امکانپذیر باشد!
چهار: اگر سه روش قبلی جواب نداد، پیشنهاد میشود برای اینکه نمایندگان مجلس سر جای خود بنشینند و سخنان موافقان و مخالفان و نامزدهای وزارت را گوش کنند، یگان گشت ارشاد به همراه نیروی زمینی ارتش و یک هنگ از نیرویهای ویژه اقدام سریع و کلاهسبزها در حیاط مجلس برای هر گونه اقدام عملی حضور داشته باشند!
ب: روشهای ایجابی:
یک: در پایان هر جلسه به سه نفر از نمایندگانی که بیشترین زمان را روی صندلی نشستهاند، جوایزی نفیسی اهدا شود!
دو: نمایندگان برتر در حوزهی نشستن بر روی صندلی، به برنامهی نود تلویزیون دعوت شوند!
سه: نمایندگانی که بیشترین دقایق نشستن بر روی صندلی را دارند، به عنوان معاون وزیر انتخاب شوند!
چهار: نمایندگانی که بیشترین دقایق نشستن بر روی صندلی را دارند، مستقیم و بدون رأیگیری به دورهی بعدی مجلس راه پیدا کنند!
بدیهی است که با انجام این روشها، ممکن است همچنان برخی از نمایندگان نظم جلسه را رعایت نکنند. در آن صورت دو راه باقی میماند؛ راه اول قطع پخش تلویزیونی جلسههاست و راه دوم، جمع کردن تمام صندلیهای مجلس؛ چون وقتی صندلی نباشد، کسی از نمایندگان توقع نشستن ندارد!
باقی بقایتان!
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - طنز روز
رضا ساکی
ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:طنز,نمایندگان مجلس, نشستن بر روی صندلی,دکتر روحانی ,وزیران پیشنهادی ,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
بیشتر از 2سال از روزی که برای نخستین بار در انبار موزه ملی ایران به روی خبرنگارها گشوده شد تا آنها از بلاتکلیفی اشیای باستانی و بسیار با ارزش در انبار موزه ملی ایران اطلاعرسانی کنند، گذشته است.
آنزمان قرار بر آن بود تا با ساماندهی انبار موزه ملی ایران بهعنوان غنیترین موزه کشور از آثار و اشیای تاریخی و باستانی، وضعیت اشیای موجود در این انبار مشخص شود و با دستهبندی این اشیا از نابودی آنها جلوگیری شود.اکنون در آستانه 3سالگی این وعده محقق نشده خبرگزاری میراث فرهنگی اعلام کرد که کارشناسان موزه ملی ایران خبر از هزاران شیء بلاتکلیف در انبار مهمترین موزه کشور میدهند و این در حالی است که رئیس موزه ملی ایران از نبود بودجه برای ثبت و ساماندهی حجم انبوهی از آثار تاریخی کشور میگوید. براساس آنچه این خبرگزاری اعلام کرده است، درحالحاضر نزدیک به 200هزار شیء تاریخی در انبار موزه ملی ایران نگهداری میشوند که هنوز توسط کارشناسان و امنای اموال ثبت و شناسایی نشدهاند.
اما ماجرا تنها به این موضوع ختم نمیشود بلکه براساس آنچه خبرگزاری میراث فرهنگی نوشته است شایعههای فراوانی از گم شدن و به سرقت رفتن اشیای موزه ملی ایران در سالهای اخیر منتشر شده است.براساس این گزارش، موزه ملی ایران گنجینهای از متنوعترین اشیای تاریخی ایران است که وظیفه نگهداری، نمایش و پژوهشهای باستانشناختی را برعهده دارد اما اکنون، این موزه که از نظر حجم، تنوع و کیفیت آثار یکی از چند موزه بزرگ جهان محسوب میشود از نبود بودجه و عدمساماندهی 200هزار شیء تاریخی رنج میبرد.این گزارش موزه ملی ایران را به گورستان اشیای تاریخی توصیف کرده تا موزهای زنده و پویا که در سالهای اخیر نیز با مشکلات بیشمار دست و پنجه نرم کرده است.
بقیه در ادامه نوشتار
ثبت دامنه
ادامه مطلب |
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:سازمان میراثفرهنگی,موزه ملی ایران,کارشناسان موزه ملی ایران,مدیران غیرمتخصص,غنیترین موزه کشور,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
تیم ملی بسکتبال ایران در یک بازی زیبا از سد میزبان بازیها فیلیپین گذشت.ملی پوشان ایران با نتیجه 85 بر 71 و با اقتدار کامل و بدون شکست قهرمانی قاره کهن را به خود اختصاص دادند.این قهرمانی بعد از 4سال (سالهای 2007و 2009)ایران را به جام جهانی 2014 اسپانیا هدایت کرد.حامد حدادی بازیکن 218 سانتی متری ایران این قهرمانی را هدیه ای کوچک برای مردم دوست داشتنی ایران نامید.او و Ming Yao بازیکن 226 سانتی متری چینی باشگاه هوستون راکتس آمریکا تنها بازیکنانی در آسیا می باشند که عنوان بهترین بازیکن بسکتبال را 3 بار کسب کرده اند.
نتایج کوارتر ها
First quarter 17 - 15 for Iran
2nd quarter 19 - 18 for Philippine
3rd quarter 27 - 19 for Iran
4th quarter 23 - 18 for Iran
منابع:
ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:قهرمانی تیم ملی بسکتبال ایران در آسیا,فیلیپین , قهرمانی بعد از 4سال,بهترین بازیکن بسکتبال آسیا,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
شايد براي ما غافلگيركننده باشد اگر بدانيم در گسترهي سياسي ايران باستان، بانكي وجود داشته است كه عمليات آن در بنياد، تفاوت چنداني با كارهاي بانكي امروز نداشته است.
گشوده شدن «ليدي» و «ميانرودان»(بين النهرين) به دست كوروش، بيدرنگ اوضاع اقتصادي ايران را دگرگون كرد. «ليدي» در ضرب سكه نوآور شناخته ميشد و «ميان رودان» بزرگترين بارانداز كالاي بازرگاني جهان باستان از «سند» تا «مديترانه» بود. كهنترين بانك شناخته شده در گسترهي فرمانروايي ايرانيان با مركزيت شهرهايي مانند «هگمتانه» و «پاسارگاد» و «بابل» و «سارد» كه در زمان كورش، قلمرو ايران را تشكيل ميداد، بانك «اگيبي و پسران» بود. پيشتر هم در «ميانرودان» مركزهاي اقتصادي وجود داشت كه كارهاي مالي معبدها را انجام ميدادند. در آن جا نخست وام ميدادند و براي وام، گروي درخور توجهي، مانند زمين كشاورزي يا برده، در اختيار ميگرفتند، اما تا آن زمان تنها كاهنان و حكمرانان به كار بانكداري و پول ميپرداختند. پارسيان براي نظام بانكي امكاناتي فراهم آوردند كه پيشتر وجود نداشت. در زمان هخامنشيان، بانك «اگيبي و پسران» و بانك «مورشو و پسران» براي نخستين بار به گونهي رسمي بنيانگذاري شد. صدها سند بانكي از بايگاني اين بانكها، به ويژه از بانك وارثان شخصي به نام «اگيبي»(از اهالي بابل)، به خط ميخي بدست آمده است. اين سندها آگاهيهاي گرانبهايي دربارهي نظام بانكي روزگار باستان در اختيار ما ميگذارد. با اين كه دارندگان اين بانكها ايراني نبودند، ولي از آنرو كه در گسترهي پادشاهي هخامنشيان كار ميكردند، سازمانهايي ايراني به شمار ميآمدند و حتا مالياتهاي ديوان اداري هخامنشيان به اين بانكها واريز ميشد. بانك «اگيبي و پسران» و بانك «مورشو و پسران» همهي قدرت مالي منطقه را در اختيار خود داشتند. بانك «اگيبي» به كارهاي رهني و اعتباري و اماني ميپرداخت. از اسناد بر جاي مانده پيداست كه سرمايهي بانك، صرف كارهاي ويژهي مسكن، مزرعه، دام و كشتيهاي باربري ميشد. پول، غله، خرما و ديگر كالاهاي مصرفي نيز به گونهي جنسي به بانك سپرده ميشد. بانك حتا در برابر بهرهي غيرمستقيم، پرداخت بدهي مشتريان را بر دوش ميگرفت. غنيمتهاي جنگي نيز به بانك فروخته ميشد. در بانك، حسابي مانند حساب جاري بانكهاي امروزي و جود داشت و از دسته چك نيز بهره بُرده ميشد. از لوحي كه در بابل بدست آمده، چنين برميآيد كه در سال ٥٣٧ پيش از ميلاد، شخصي به نام «تادانو» مقداري نقره به «ايتي مردوك بلاتو» رييس بانك «اگيبي و پسران» سپرده تا دو ماه پس از آن، بهرهي آن را دريافت كند. اين سند در «هگمتانه» تنظيم شده و در آن چنين نهاده شده است كه وام پرداختي در «بابل» به گونهي خرما و به نرخ روز بازپرداخت شود. در سال ٥٣٦ يا ٥٣٥ پيش از ميلاد، رييس بانك «اگيبي و پسران» مبلغ هنگفتي از كمبوجيه وليعهد كوروش وام گرفت كه از اين موضوع ميتوان نتيجه گرفت كه اين بانك پيوند و دوستي خوبي با دربار ايران داشته است. در آن زمان اگر وام در زمان مقرر بازپرداخت نميشد، جريمهي سنگيني به آن افزوده ميشد. گاهي سند را شخص ديگري پشتنویسي ميكرد و چنانچه گيرندهي وام در بازپرداخت به موقع وام كوتاهي ميكرد، شخص ضامن، وام را پرداخت ميكرد. به وامي كه گرويي داشت بهره داده نميشد، چون بانك از گرويي درخوري كه در اختيار داشت (مانند زمين، خانه و ...) براي مدت بازپرداخت وام بهره ميبُرد. در صورتي كه وام گيرنده توانايي پرداخت آن را نداشت، گرويي از سوي بانك بايگاني(:ضبط) ميشد. هنگام به پايان رسيدن بدهي به بانك، لوح اصلي وام نابود ميشد. از لوحهاي سالم بدست آمده ميتوان نتيجه گرفت كه وامهاي مربوط به آنها بازپرداخت نشده است. از نكات جالب به دست آمده در لوحهاي مربوط به وام در آن دوران اين است كه در برخي از آنها واپسين قسطهاي وام به دست نوهي وام گيرنده پرداخت شده است كه بيانگر باريكبيني، نظم و سازماندهي امور بانكي در زمان هخامنشيان است.
ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:نظام بانکداری ایران باستان, ايران باستان,بانك «اگيبي و پسران»,ميانرودان,ليدي,ضرب سكه ,خط ميخي,هگمتانه,پاسارگاد,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
هفتهنامه "متن"به خبر منتشر شده در روزنامه کیهان درباره این مجله واکنش نشان داد.
به گزارش ایسنا به نقل از آفتاب، علی پورمحمدی مدیرمسئول هفتهنامه متن در یادداشتی کوتاه خطاب به حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان، نوشت: «از تذکر صمیمانه و دلسوزانه جنابعالی متشکرم؛ رئیسجمهور سابق و محبوب شما همواره میگفت: «به دریای اراده ملت بپیوندید». به فرمایش امام (ره) اگر میزان رأی ملت است، لطفا خود را با این میزان موزون کرده، سپس به دریای اراده ملت بپیوندید! ملت ایران بزرگ است و آغوشش همواره گشوده.»
پورمحمدی در پایان آورده: «از خداوند متعال برای خود و شما خیر، اصلاح و غفران طلب میکنم. انه ولی التوفیق.»
گفتنی است علی پورمحمدی از اساتید سطوح عالی حوزه علمیه قم و دانشآموخته دوره دکتری موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) است. وی هماکنون و پس از طی دوره دکتری «فلسفه غرب» در دانشگاه وین اتریش، عضو هیات علمی گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی (ره) تهران است.
به گزارش ایسنا، کیهان دیروز نوشت: «هفتهنامه «متن» به مدیرمسئولی «علی پورمحمدی» که مهر 1391 در آستانه شکلگیری رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری با استخدام تیمی از خبرنگاران مجلة «همشهری ماه» به راه افتاده بود عملا تعطیل شده است و به جای آن یک ضمیمه غیرقانونی به نام «حاشیه» (بدون درج نام مدیرمسئول) منتشر میشود! این هفتهنامه که هدف مدیرمسئول آن از انتشارش حمایت از کاندیداتوری برادرش در انتخابات بود، اکنون با چاپ این ضمیمه غیرقانونی رویکردی فرصتطلبانه را برگزیده است؛ تا جایی که در پی تبرئه سران فتنه و زمزمه بازگشت آنان به قدرت است.
لینک مطلب کامل:
پورمحمدی به کیهان پاسخ داد
ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:پورمحمدی به کیهان پاسخ داد,هفتهنامه "متن",روزنامه کیهان,حسین شریعتمداری,حوزه علمیه قم ,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
پدرش (سید عباس معزالسلطنه) و مادرش (گوهرشاد حسابی) هر دو اهل تفرش و از سادات تفرش بودند. او چهار سال اول دوران کودکیاش را در تهران سپری نمود. در هفت سالگی تحصیلات ابتدایی خود را در بیروت با تنگدستی و مرارتهای دوری از میهن، در مدرسه کشیشهای فرانسوی آغاز کرد. در همان زمان تعلیمات مذهبی و ادبیات فارسی را نزد مادرش فرا میگرفت.
او قرآن و دیوان حافظ را از حفظ میدانست. او همچنین بر کتب بوستان، گلستان سعدی، شاهنامه فردوسی، مثنوی مولوی و منشات قائم مقام فراهانی اشراف کامل داشت. حسابی با شعر و موسیقی سنتی ایران و موسیقی کلاسیک غرب به خوبی آشنا بود. او در نواختن ویولن و پیانو مهارت داشت. وی در چند رشته ورزشی نیز موفقیتهایی کسب کرد، از جمله کسب مدرک نجات غریق در رشته شنا در دوران نوجوانی در بیروت.محمود حسابی در ۱۲ شهریور سال ۱۳۷۱ هجری شمسی در بیمارستان دانشگاه ژنو درگذشت. آرامگاه (خانوادگی) وی در شهر تفرش قرار دارد. همچنین وزارت راه و ترابری جمهوری اسلامی ایران یکی از کشتی های ناوگان ایران را به نام حسابی نام گذاری کرده است.شروع تحصیلات متوسطه او مصادف با آغاز جنگ جهانی اول و تعطیلی مدارس فرانسوی زبان بیروت بود. از این رو به مدت دو سال در منزل به تحصیل پرداخت.
پس از آن در کالج آمریکایی بیروت به تحصیلات خود ادامه داد. در سن هفده سالگی لیسانس ادبیات، و در سن نوزده سالگی لیسانس بیولوژی را اخذ نمود. پس از آن در رشته مهندسی راه و ساختمان از دانشکده فرانسوی مهندسی در بیروت فارغالتحصیل شد. در آن دوران با اشتغال در نقشه کشی و راهسازی، به امرار معاش خانواده کمک میکرد. او همچنین در رشتههای پزشکی، ریاضیات و ستاره شناسی به تحصیلات دانشگاهی پرداخت. حسابی در دانشگاه سوربن فرانسه، در رشتهٔ فیزیک به تحصیل و تحقیق پرداخت. در سال ۱۹۲۷ میلادی در سن بیست و پنج سالگی دانشنامه دکترای فیزیک خود را، با ارائهٔ رسالهای تحت عنوان «حساسیت سلولهای فتوالکتریک»، با درجه عالی دریافت نمود.
وی در سال ۱۹۵۷ به عنوان سناتور انتصابی تهران وارد مجلس چهارم سنا شد. وی هچنین وزیر آموزش و پرورش کابینه محمد مصدق در سالهای ۱۹۵۱-۱۹۵۲ بودهاست.حسابی با وجود امکان ادامه تحقیقات در خارج از کشور، به ایران بازگشت و به پایهگذاری علوم نوین و تاسیس دارالمعلمین و دانشسرای عالی، دانشکدههای فنی و علوم دانشگاه تهران، نگارش دهها کتاب و جزوه و راه اندازی و پایه گذاری فیزیک و مهندسی نوین پرداخت.
اقدامات علمی و اجرائی:
- اولین نقشه برداری فنی و تخصصی کشور (راه بندرلنگه به بوشهر)
- اولین راهسازی مدرن و علمی ایران (راه تهران به دربندسر(شمشک))
- پایه گذاری اولین مدارس عشایری کشور
- پایه گذاری دارالمعلمین عالی (دانشسرای عالی)
- ساخت اولین رادیو در کشور
- راه اندازی اولین آنتن فرستنده در کشور
- راه اندازی اولین مرکز زلزله شناسی کشور
- راه اندازی اولین رآکتور اتمی سازمان انرژی اتمی کشور
- راه اندازی اولین دستگاه رادیولوژی در ایران
- محاسبه و تعیین ساعت رسمی ایران
- پایه گذاری اولین بیمارستان خصوصی در ایران، به نام بیمارستان گوهرشاد
- شرکت در پایه گذاری فرهنگستان ایران و ایجاد انجمن زبان فارسی
- تدوین اساسنامه طرح تاسیس دانشگاه تهران
- پایه گذاری دانشکده فنی دانشگاه تهران
- پایه گذاری دانشکده علوم دانشگاه تهران
- پایه گذاری شورای عالی معارف
- پایه گذاری مرکز عدسی سازی اپتیک کاربردی در دانشکده علوم دانشگاه تهران
- پایه گذاری بخش آکوستیک در دانشگاه و اندازه گیری فواصل گامهای موسیقی ایرانی به روش علمی
- پایه گذاری انجمن موسیقی ایران و مرکز پژوهشهای موسیقی
- پایه گذاری و برنامه ریزی آموزش نوین ابتدایی و دبیرستانی
- پایه گذاری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
- پایه گذاری مرکز تحقیقات اتمی دانشگاه تهران
- پایه گذاری سازمان انرژی اتمی ایران
- پایه گذاری اولین رصدخانه نوین در ایران
- پایه گذاری مرکز مدرن تعقیب ماهوارهها در شیراز
- مشارکت در پایه گذاری مرکز مخابرات اسدآباد همدان
- پایه گذاری کمیته پژوهشی فضای ایران
- ایجاد اولین ایستگاه هواشناسی کشور (در ساختمان دانشسرای عالی در نگارستان دانشگاه تهران)
- تدوین اساسنامه و تاسیس موسسه ملی استاندارد
- تدوین آیین نامه کارخانجات نساجی کشور و رساله چگونگی حمایت دولت در رشد این صنعت
- پایه گذاری واحد تحقیقاتی صنعتی سغدایی (پژوهش و صنعت در الکترونیک، فیزیک، فیزیک اپتیک، هوش مصنوعی)
- راه اندازی اولین آسیاب آبی تولید برق (ژنراتور) در کشور
- ایجاد اولین کارگاههای تجربی در علوم کاربردی در ایران
- ایجاد اولین آزمایشگاه علوم پایه در کشور
- تاسیس واحد تحقیقاتی صنعتی سغدایی (۱۳۶۱)
- تشکیل و ریاست کمیته پژوهشی ایران ۱۳۶۰
ویکی پدیا
چند سخن به یادگار از زنده یاد پروفسور سید محمود حسابی:
-بزرگترین خوشحالی من در زندگی، هوش و استعداد جوانان ایرانی است. ایران، جزیره هوش و ذکاوت است.
-حفظ سنن اعتقادی، ملی و نبوغ نژادی، واجب است.
-چهار اصل پیشرفت: مردانگی، عدالت، شرم و عشق است.
-راه پیشرفت، ارزش نهادن به علم و تحقیق، احترام به معلمین، اساتید، دانش آموزان و دانشجویـان است.
-انسان عاشق زیبایی نمیشود؛ بلكه آنچه عاشقش میشود در نظرش زیباست!
-دنیا آنقدر وسیع هست که برای همه مخلوقات جایی باشد؛-پس به جای آنکه جای کسی را بگیریم، تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم.
یادش گرامی
ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:پروفسور سید محمود حسابی,بزرگمرد علوم نوین ایران,تفرش ,نواختن ویولن و پیانو ,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
رئیس روابط عمومی منطقه چهار عملیات انتقال گاز از اثبات حدس ریاضی گولد باخ توسط یکی از کارکنان این منطقه خبر داد.
به گزارش مشرق سید محمود حسینی با اشاره به کسب این افتخار اظهار کرد: مقاله اثبات حدس گولد باخ هاشم سازگار ، رئیس واحد آموزش این منطقه و استاد ریاضی دانشگاه آزاد اسلامی مشهد در نشریه ریاضی هندی پذیرفته شده و به چاپ می رسد.
وی افزود: این مدرس پیش از این نیز در مقاله ای در خصوص حل حدس لژاندر در شاخه نظریه اعداد ریاضی محض، موفق به ارائه روشی برای حل حدس لژاندر شد که این مقاله نیز در ژورنال بین المللی کانادا به چاپ رسید.
تهیه کننده این مقاله نیز در گفت وگو خبرنگاران در خصوص حدس گولدباخ گفت: بعضی از مسائل و قضایای مطرح در دنیای ریاضیات با وجود صورت بسیار ساده از مسائل حل نشدنی ریاضیات محسوب می شود.
هاشم سازگار افزود: حدس گولدباخ یکی از این مسائل حدس اثبات نشده ای بود که در سال 1742 میلادی توسط کریستسان گولدباخ،ریاضیدان و تاریخ شناس اهل پروس مطرح شد.
وی با بیان اینکه گولدباخ حدس زد هر عدد زوج قابل نمایش به صورت مجموع دو عدد اول است، ادامه داد: 12 سال برای اثبات این قضیه وقت گذاشته است.
سازگاربا اشاره به اینکه حدس گولدباخ حدود 300 سال لاینحل بوده ، تصریح کرد: اثبات مسئله حدس لژاندر کمک زیادی به اثبات حدس گولدباخ کرد.
گفتنی است حدود 300 سال پیش یک پزشک آلمانی به نام گلدباخ که به حل مسائل ریاضی علاقه بسیار داشت در رویاریی با اعداد ونظریه اعداد به مسئله ای برخورد. او حدس زد که هر عدد زوجی به غیر از دو را می توان به صورت مجموع دو عدد اول نوشت، پس از آن خیلی از ریاضیدانان سعی کردند این حدس را اثبات کنند و یا حتی با پیدا کردن عددی که این گونه نباشد آن را رد کنند ولی نتوانستند. ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:اثبات حدس ریاضی گولد باخ,یک ایرانی "مسئله گولد باخ" را حل کرد,گولدباخ ,حل حدس لژاندر,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
پمپ بنزین دروازه دولت، یکی از قدیمیترین پمپ بنزینهای باقیمانده در ایران است که به مکانی برای نگهداری سطل زباله یا وسایل مربوط به خدمات شهری در تهران تبدیل شده است.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، شهرام شهریار در سایت «سفرنویس» در مطلبی با عنوان «پمپ بنزین دروازه دولت، محل نگهداری سطل زباله»، دربارهی این مکان تاریخی آورده است: «پمپ بنزین دروازه دولت، یکی از قدیمیترین عمارتهای پمپ بنزین ایران، پمپ بنزینی با کاشیهای هفت رنگ، پمپ بنزینی با معماری ایرانی و اسلامی است.
این پمپ بنزین که متعلق به شرکت نفت بود، برای ساخت ایستگاه مترو در اختیار شرکت مترو قرار گرفت، سپس به شهرداری و بعد از آن به یک شرکت خصوصی داده شد و سپس به محل نگهداری سطل زباله تبدیل شد.»
او در ادامهی این مطلب با اشاره به اینکه این بنای تاریخی باقیمانده از دورهی پهلوی دوم و قرارگرفته در تقاطع خیابان انقلاب و خیابان سعدی در فهرست آثار ملی به ثبت نرسیده، دربارهی پیشینه و تاریخچهی این پمپ بنزین اظهار کرده است: «با توجه به اطلاعات صفحهی 41 کتاب راهنمای تهران که آذرماه ۱۳۳۰ توسط دایرهی جغرافیایی ستاد ارتش منتشر شد، در تهران ۱۰ جایگاه پمپ بنزین قرار داشت که پمپ بنزین شمارهی 6 در خیابان سعدی، دروازه دولت بنا شده و به احتمال فراوان، این ششمین پمپ بنزین شهر تهران بوده که تا کنون معماری آن به همان صورت حفظ شده است.
پمپ بنزین دروازه دولت در زمینی ذوزنقهای به مساحت حدود ۹۰۰ مترمربع بنا شده است و پلانی به شکل سه مربع و پیشآمدگی در قسمتی از مربع میانی دارد.
بنای این پمپ بنزین در کل آجری و نمای آن بهصورت طاقهایی با کاشیکاریهای هفت رنگ فیروزهیی است. طاقهای قوسدار با کاشیکاریهای نفیس زینت یافته و قابهای دور هر طاق بهصورت نقش گره بوده که با طرحهای اسلیمی تزیین شده که از فضای سوختگیری تفکیک شده و دیوارهای داخلی با اندود گچ پوشانده شده است. در اطراف عمارت و در ضلعهای شمالی و غربی طاقنماهای آجری که یادآور معماری ایرانی است قابل مشاهده است.» این فعال حوزهی میراث فرهنگی در ادامهی مطلب خود دربارهی وضعیت کنونی این بنای متعلق به دورهی پهلوی دوم آورده است: «متأسفانه اکنون این عمارت در اختیار کارگران یک شرکت خصوصی است که در زمینهی خدمات شهری فعالیت میکنند که به علت رسیدگی نکردن به این عمارت، کاشیهای هفت رنگ آن در برخی نقاط آسیب جدی دیده و جدارهی آن بهصورت غیراصولی رنگآمیزی شده است. اگر به فکر نباشیم، ممکن است اتفاقی که برای پمپ بنزین شهرری افتاد، برای این پمپ بنزین نیز رخ دهد و بنایی از نخستین نسل معماری پمپ بنزینهای ایران از بین برود.»
براساس این مطلب، «پمپ بنزین شهرری در سال ۱۳۸۴ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد و تنها پمپ بنزین ثبتشده در این فهرست بود؛ اما شبانه تخریب شد و اگر فکری برای بنای تاریخی پمپ بنزین دروازه دولت نشود، آن هم به عاقبت پمپ بنزین شهرری دچار میشود.» ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:پمپ بنزین دروازه دولت,قدیمیترین پمپ بنزین ایران,محل نگهداری سطل زباله,خیابان انقلاب , خیابان سعدی ,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
مرشد ولی الله ترابی سفیدآبی پیشکسوت نقالی ایران 12 امردادماه در سن 77 سالگی درگذشت. وی که سالها از بیماری سرطان رنج میبرد و مدت ها بود در بیمارستان مداين تهران تحت درمان بود، سرانجام پسین دیروز از دنیا رفت و خبر درگذشتش در هیاهوی اخبار سیاسی گم شد.
وی در سال ۱۳۱۵ در ده اسبیآب یا همان سفیدآب از توابع شهرستان تفرش در استانمرکزی به دنیا آمد. او کودک بود كه همراه خانواده به تهران آمد و در محله دروازه غار ساكن شدند. خانوادهی وی تعزیه خوان بودند. پدرش هم تعزیه خوان بود اما او این هنر را در خواندن شاهنامه به کار برد و در این زمینه به جایی رسید که ناخودآگاه با شنیدن نام نقالی اسم او بر زبان جاری میشد.
او همچنین در این زمینه شاگردان بسیاری را تربیت کرد و برای نخستین بار به آموزش زنان در زمینه نقالی پرداخت. نقالی ایران با اجرای مرشد ترابی به ثبت جهانی رسید و اجراهای او همیشه در یاد و خاطر ایرانیان جاودان خواهد ماند.
منبع متن:AmordadNews
روحت شاد و قرین رحمت باد ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:مرشد ترابی,مرشد ولی الله ترابی , پیشکسوت نقالی ایران, نقالی,بیمارستان مداين تهران,تعزیه خوان ,شاهنامه ,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
اردشیر اول اصلاحاتی در ارتش ساسانیان صورت داد. او یک ارتش دایمی تحت فرمان خود تاسیس کرد و درعین اینکه سیستم سوارکاری پارتیان (اشکانیان) را حفظ کرد، افسران ارتش را از ساترابها و شاهزادگان و نجیب زادگان محلی جدا کرد. او یک سری اسلحه جدید از قبیل چند نوع زره و ادوات محاصره و قلعه گیری به ارتش معرفی و اضافه کرد.
زرههای حلقوی از حلقههای به هم متصل شده و در زمان اردشیر اول تولید میشدند (اسواران ساسانی، دکتر کاو فرخ را ببینید). فرخ مینویسد اگر چه تولید زرههای حلقوی سخت تر از زرههای معمولی بود، اما مزایایی نسبت به زرههای دیگر داشت. از جمله مقاوم تر، مانا تر و انعطاف پذیر تر بودند و همچنین اجازه میدادند حرارت بدن دفع شود که این در آب و هوای گرم بسیار اهمیت داشت. او اضافه میکند این نوع زره وقتی در ترکیب با زرههای دیگر به کار میرفت موثرتر میشد. فرخ با نقل قول از بیور و شهبازی اشاره میکند یکی از دلایل شکست اشکانیان از ساسانیان در فیروزآباد این بود که اشاکایان بیش از حد بر زرههای لایه لایه و فلسی تاکید داشتند در حالی که سواره نظام زبده ساسانیان علاوه بر آن زرههای حلقوی هم میپوشیدند.
کلاهخود ساسانی
دفاع موفقیت آمیز ساسانیان در برابر مهاجمین چادرنشین آسیای مرکزی و رومیان (غربی و شرقی) در عمل ثابت کرد که اصلاحات اردشیر موثر بودند. در دوران اردشیر اول یک کتاب راهنمای نظامی منتسب به او نگاشته شد که اکنون در دست نیست. از این کتاب در کتاب عربی الفهرست نام برده شده است که اثر یک ایرانی موسوم به ابن ندیم است و در نیمه دوم قرن دهم به رشته تحریر در آمد. ابن ندیم در فصل آثار مربوط به هنرهای نظامی از اثری با نام “هنر رزماوری و شیوههای فتح قلعها و شهرها، به کمین نشستن، قرار دادن نگهبانان، تحت فشار قرار دادن جاسوسان، فرستادن دستههای سربازان و پادگان زدن” یاد میکند. این کتاب بر اساس رسالههایی است که در قرن سوم میلادی برای اردشیر پسر پاپک نگاشته شدهاند. عنوان عربی این کتاب الفروسیا الشمیتی میباشد.
تون اصلی ارتش ساسانیان واحدهای سواره نظلم سنگین اسلحه موسوم به اسواران یا کاتافراکتها بودند. فرخ مینویسد در اوایل دوران ساسانیان، نیزه سلاح تهاجمی اصلی اسواران بود. ذکا اظهار میکند کاتافراکتهای ساسانی (نام دیگر اسواران) مجهز به نیزه چنان محکم و استوار بر زین اسب خود مینشستند که گویی به آن قفل شده بودند. آنها به مثابه دیواری در صفهای اول ارتش میایستادند. پشت آنها کماندارن و سپس فیلهای جنگی (حربهای که ساسانیان آن را اولین بار به کار بردند) میایستادند. آنها در ردیفهای متمرکز حمله میکردند و از سوی کماندارانی که به طور پیوسته به سوی خطوط دشمن تیراندازی میکردند پشتیبانی میشدند. ویسهوفر مینویسد فرمانده در وسط جای میگرفت و در حالی که از سوی سربازان برجسته نگهبانی میشد دستورهای لازم را به سپاه خود میداد. این سواره نظامهای سنگین اسلحه به نوبه خود از پشتیبانی کمانداران سوارکار سبک اسلحه حمایت میشدند که با نیروهای دشمن درگیر شده و آنها را خسته میکردند. به اعتقاد نیکول، همانند دوران پارتیان، تعداد کمانداران سوارکار سبک اسلحه ده برابر اسواران بود. نیکول همچنین معتقد است سواره نظام سنگین اسلحه به ندرت میتوانستند با حمله مستقیم پیاده نظام را در هم بشکنند. بنابراین سواره نظام سنگین اسلحه ساسانیان باید در دستههای نزدیک به هم حرکت و مانور میکردند که جلوی آن به خوبی از سوی ارتش محافظت میشد و پیاده نظام هم در کنارهها در گیر سواره نظام دشمن میشدند. نکته جالب دیگر این است که سواره نظام ساسانیان تا سالهای آخر شاهنشاهی خود از رکاب استفاده نمیکردند.
شمشیرها - سنگ نگارههای ساسانیان در فیروزآباد ۱و۲، نقش رجب ۳، و نقش رستم ۱ (Masia، ۲۰۰۰ را ببینید) شمشیرها را به عنوان نمادها و تمثیلهای سلطنتی نشان میدهند. شمشیر ساسانیان مثل پارتیان دولبه و بلند بودند. به گفته گیرشمن (۱۹۶۳:۲۹۵)، منابع ما در زمینه اسلحههای دوران ساسانیان بسیار کم هستند و اطلاعات اندکی در این زمینه به ما میدهند. این کمبود اطلاعات آکادمیک تا حدی از سوی آثار تیرارسیان پوشش داده شدهاند که برخی فصلهایی که بوسیله مورخان ارمنی دوران ساسانیان در نیمه اول قرن پنجم نوشته شدهاند را آورده است. این مورخین سه نوع اسلحهای که همه نجیب زادگان ساسانی حمل میکردند را ذکر میکنند:
الف) تور (شمشیر کوتاه) به کمربند و سمت راست بدن وصل میشد،
ب) سوسر (شمشیر بلند) که به کمربند و سمت چپ بدن وصل میشد،
ج) نرن (خنجر) به ران بسته میشد.
در پارسی، شمشیر را سنه با شمشیر میخواندند و در متون پارسی میانه مانوی شفشِر نامیده میشد (MacKinze، ۱۹۷۱ را بنگرید). بر پایه نمونههای باستانشناسی شمشیرهای ساسانیان در موزههای ایران، شمشیرهای ساسانیان را می توان به صورت زیر تقسیم بندی کرد:
الف) شمشیرهای با محافظ دست صلیبی (دارای زائدهای به شکل صلیب در بالای دسته که از دست شمشیر زن محافظت میکند)،
ب) شمشیرهای با نیام با زواید P-شکل (با یا بدون نقش پَر)،
ج) شمشیر با نقش پُر و بدون زواید P-شکل و
د) شمشیر دودستی (شمشیر بزرگی که برای استفاده ازآن باید هر دو دست را به کار برد).
در این میان شمشیرهای با نیام و با زایده P- شکل قابل توجهند چرا که سمت بیرون این شمشیرها با نقشها و الگوهای پَر تزیین شده است، یعنی همان نگارههایی که در سایر هنرهای تزیینی ساسانیان هم دیده میشود. هارپر (۱۹۷۸:۸۴) از گیرشمن نقل میکند که طرح پَر را نماد پرنده ورگنا یکی از اشکال بهرام/ وِرِثْـرَغْـنَـه ایزد پیروزی زردشتی میداند. (برای اطلاعات بیشتر در مورد وِرِثْـرَغْـنَـه به خرده اوستا، ۱۴ بهرامیشت مراجعه کنید). سلحشوران ساسانی از نقش پر بر روی دسته و نیام (غلاف) شمشیرها و زره خود استفاده میکردند تا از خود در برابر دشمنانشان محافظت کنند.
نیزه: استفاده از نیزهها از سوی واحدهای کاتافراکتهای سنگین اسلحه به دوران هخامنشیان بازمیگردد. یک قمقمه قالبی سفالین از مقبره ای در کوای-کیرگلن-کالا در ساحل آمودریا پیدا شد که نقش یک سوارکار نیزه دار بر خود دارد .
واژه باستانی ارشتی (نیزه) که از سوی هخامنشیان به کار میرفت در دوران ساسانیان به ارشت بدل شد. پورداوود (۱۹۶۹/۱۳۴۷:۳۹) گفت ریشه کلمه در پارسی نو نیزه است. فرخ (۲۰۰۵:۱۳) می نویسد نیزههای ساسانی را با دو دست گرفته و در سطح کمر نگه میداشتند.
تبرزین: ساسانیان تبرزین نیز به کار میبردند. الصراف (۲۰۰۲:۱۳) میگوید تبرزین یک تیغ بزرگ و پهن و دسته نسبتا بلندی داشت و سوارکاران ساسانی باید از بین تبرزین و گرز یکی را انتخاب میکردند چرا که حمل کردن هر دو با هم مایه زحمت و غیر ضروری است. الصراف اضافه میکند که در اسطوره ساسانیان، بهرام گور تبرزین (بنا بر روایت دیگر گرز گاوسر) را به عنوان تنها سلاح خود انتخاب میکند تا بتواند به تنهایی در برابر دو شیر گرسنه ایستاده و تاج پادشاهی را از میان اینها بردارد.
کمان: به سنت هخامنشیان و پارتیان کمان همچنان در دوران ساسانیان از اهمیت بالایی برخوردار بود. اجزای کمان ساسانیان به این شرح است: یک دسته به عقب رفته، کمانهای نسبتا کوتاه و خمیده، زانویی محکم با منحنی که در بالا بزرگتر از قسمت پایین آن است.
جمع بندی: سلاحهای مختلفی در دورههای هخامنشیان و ساسانیان ایران مورد استفاده قرار میگرفت. خیلی از این سلاحها نه تنها در میدانهای جنگ کاربرد داشتند بلکه نمادهای پادشاهی نبیز بودند. یک بررسی جامع سنگ نگارهها و اشیای هنری در کنار یافتههای باستانشناسی تصویری روشن از تحول و توسعه این سلاحها میدهد. به علت رویاروییهای نظامی ایران با سایر مدنیتها سلاحهای نو معرفی شده و سلاحهای موجود بهبود بیشتری یافتند تا بیشترین تاثیر را داشته باشند.
منبع :ویکی پدیا ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:ارتش ساسانیان,سواره نظلم سنگین اسلحه ,کاتافراکتها ,زرههای حلقوی,شمشیرها,تبرزین,کمان,نیزه,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
گر ما پس از پيروزي در ملي كردن نفت شكست خورديم، لغزش از خود ما بود.* «خلیل ملکی» در سال۱۲۸۰خورشيدي در تبریز زاده شد. پس از آموزشهاي نخستين، براي گذراندن دبيرستان به تهران رفت و در آموزشگاه فنی آلمانیها نامنويسي كرد. او در زمان «رضاشاه» از آموزش رايگان برونمرز(بورسيه)، بهره برد و به همراه گروهی از دانشجویان، چون «مهدی بازرگان» و «کریم سنجابی» به آلمان رفت تا در رشتهي كارشناسي شیمی آموزش ببيند. خليل ملكي با 3 زبان آلماني، فرانسه و انگليسي آشنا شد و كمكم از چهرههاي سياسي و سرشناس ايران در رويدادهاي شهريور1320تا يك دهه پس از آن شد. او در شمار53 تن از رهبران حزب توده و نيز از برپاكنندگانِ نخستين نهاد «جبههي ملي» بود.
ملكي پس از جداشدن از حزب توده در سال 1326، گروه(حزب) زحمتكشان را برپا كرد و سرانجام با همكاري دكتر بقايي در سال1331 بنيانگذار «نيروي سوم» در همان راستا شد. او بِسان آگاهترين و دلسوزترين يار دكتر «مصدق» تا واپسيندَم در كنارش ماند. با به بنبست كشيده شدن گفتوگوهاي نفت و شورش 30 تير1331 و رويدادهاي پس از آن، مصدق در پي افزايش خواستهها و برپايي گونهاي از حكومت نظامي شد و به پاكسازي ارتش، دادگستري و روزنامهها پرداخت. از اينرو، دكتر بقايي، حسين مكي (نمايندهي تهران) و حائريزاده از ياران مصدق كنار نشستند. (بازگويي چرايي رويكرد آنها در اين گفتار نميگنجد) در اينميان خليل ملكي همچنان ايستادگي ميكرد. به ديگر سخن، نخستين جستارهاي بنيادي دربارهي ملي شدن صنعت نفت ايران به نوشتهي ملكي در روزنامهي «شاهد» چاپ شده بود و به گفتهي «ميرفطروس»: «او با بزرگمنشي كه داشت هيچگاه نه خود را "به رُخ" كشيد و نه كوشيد تا به "وجاهت ملي" دست يابد.
حزب زحمت کشان (عکس: مرکز اسناد انقلاب اسلامی)
بايد افزود جدا شدن ملكي از حزب توده به كينهتوزي دوستانش در برابر او انجاميد و از راههاي گوناگون با روزنامه، ماهنامه، راديو پيك ايران و راديو مسكو و... نگذاشتند تا انديشههاي او شناخته شود. اين بيزاريها چنان بود كه به گفتهي دكتر «مهرداد بهار»: «ياران حزبياش زمينهي كشتن ملكي را در زندان دژ شاپورخواست(:فلكالافلاك) كشيده بودند.» هرچند او نتوانست از همهي دلبستگيهاي ماركسيستي خود بگسلد بيگمان، انديشههاي او زمينهساز بازنگري بسياري از روشنانديشان چپ ايران در ديدگاههايشان شد. خردورزي، ايراندوستي، ادب سياسي و بيباكي در ميان تودههايي كه نيروي انديشه ندارند و پيشواي حزب به جاي آنها ميانديشد و سياست را بيشتر با سيّاسي(نيرنگ) يكي ميداند بسيار دشوار است. هم از اينروست كه خليل ملكي در گذر زندگيِ سياسي خويش نه به كام رسيد و نه به نان! شاخهاي كه به تلاش او از حزب توده جدا شد يك رويكرد فرهنگي بود كه هموندان(اعضاء) آن چون: فريدون توللي، رسول پرويزي، جلال آلاحمد، ناصر وثوقي، نادر نادرپور، احمد آرام، ابراهيم گلستان از راههاي گوناگون به بازگويي ديدگاههاي خويش پرداختند و در برابر حزب تودهي وابسته به شوروي، كمر راست كردند. خليل ملكي از انديشمندترين و درستكارترين ياران «مصدق» در خُردهگيري از سرسختيهاي مصدق به او يادآور شده بود: «رهبر زماني روشنبين است كه نخست پيرو احساسها نباشد، نيروهاي راستينش را بتواند خوب برآورد كند و نيروهاي بدخواه را نيز آنگونهاي كه هست به شمار آورد و هيچ كار نابهجايي كه پيامدش شكست است انجام ندهد. رهبر دورانديش بايد خواستههاي خود را نه برابر با واپسين و بالاترين آرزوهاي خود كه برابر با نيروي خويش و نيروي دشمن در دستور كارش بگذارد... در آماجها و باورهايش(ايدئولوژي) نبايد سازشكار باشد، هرچند در سياستِ روز سازشكاري براي رسيدن به بخشي از انگيزههاي گفته شده نه تنها روا كه بايسته(ضروري) است. بانگ زدنِ" يا همه چيز يا هيچ چيز" ناروا است؛ چرا كه دنياي ما نسبي است و بايد در گامهايي چند، به نشانه (هدف) نزديك شويم... به اميد آرماني ويژه همه چيز را از دست دادن اگر هم ارزش اخلاقي داشته باشد ارزش سياسي و اجتماعي ندارد.» [در اينجا بايد افزود كه ملي شدن صنعت نفت هر چند كه خواستِ تاريخي و همگاني مردم بود و پاره شدن «پيماننامهي 1901 دارسي» سرآغازي براي آن شد؛ گزارشها و گفتوگوهاي آنروزها نشان ميدهند كه بيشتر رهبران سياسي ايران در اينباره دورانديشي، آگاهي اقتصادي و خردورزي سياسي نداشتند. آنها بر اين باور بودند كه با انبوه خريداران در اسكلهها، روبهرو ميشوند! اين ارزيابي درستي نبود؛ همانگونه كه «رزمآرا» مليشدن نفت را شتابزده خوانده بود و «محمد نمازي» از ياران مصدق در اينباره گفت: «نفت را ملي كردهايم؛ نه توانايي اداره كردن آن را داريم، نه كارشناسان ويژه و نه نفتكش؛ در فروش آن ناتوانيم و بايد به ناچار از انگليس و آمريكا كمك بخواهيم...!» به گفتهي دكتر «پرويز مينا»(كارشناس برجستهي نفت:«در سال1951 ميلادي ميانگين فرآوردهي(توليد) نفت ايران، روزانه660 هزار بشكه در روز بود، پس از آن بنگاههاي بزرگ نفتي با بالا بردن فراوردههاي خود در عراق، عربستان، كويت و آمريكا همهي فرآوردهي نفت را تا سال1952 به 13 ميليون بشكهي نفت در روز افزايش دادند؛ درست13 برابر آنچه در ايران فراهم ميشد...»]
بقیه در ادامه نوشتار
AmordadNews.آناهيتا كاوياني ثبت دامنه
ادامه مطلب |
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:خلیل ملکی,دكتر مصدق,مهدی بازرگان,کریم سنجابی,جبههي ملي,جلال آلاحمد,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی نوجوانان میگوید که هنوز تکلیف برگشتن اعضای این تیم از مغولستان به تهران مشخص نیست.
مجید جهاندیده که در مغولستان به سر میبرد، در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، اظهار کرد: از تهران شنیدهام که گفتهاند تیم فرنگی نوجوانان امشب با تیم آزاد به تهران بازمیگردد در حالی که این خبر دروغ محض است و تکلیف برگشت ما هنوز مشخص نیست. حتی 6 آزادکار هم بلیت برگشتشان اوکی نشده است.
وی افزود: هیچ کس در فدراسیون کشتی پاسخگوی ما نیست و تنها رسول خادم کارهای ما را پیگیری میکند. دیروز و امروز 14 هزار دلار پول برای ما فرستادند که آن هم هزینهای بود که باید پرداخت میکردیم تا پاسپورتهای خود را آزاد کنیم. بعد از پرداخت کردن پول هتل، دیگر هیچ پولی برای خرید بلیت و خوراک نداریم و مشخص نیست وضعیت ما چه میشود.
نکته قابل توجه اینکه هدف اعزام کنندگان این تیم به مسابقات مغولستان چه بوده ؟ناامید کردن ،افسرده کردن و زده کردن نوجوانانی که امید آینده ورزش این مرزو بوم هستند؟فکر می کنید این خاطرات زیبا از ذهن این نوجوانان که به هزار امید و آرزو به این مسابقات رفته اند پاک می شود؟آیا این لیاقت ورزشکاران ورزش اول مملکت و ورزش پهلوانی ماست که در کشوری مثل مغولستان دربه در و آواره شوند؟بعد جلسه می گذاریم و فلان و بهمان می کنیم که استعداد های ما از مملکت فرار کردند.بد نیست که فراموشکار نباشیم.بحث بعدی عزت و آبروی مملکت است،آیا ایرانی که به ادعای ما ابر قدرت است توان هماهنگی یک مسابقه برون مرزی و تامین مالی آن را ندارد؟اگر دارد پس باید فدراسیون و برنامه ریزان مسئول آن مجازات شوند چون ظاهرا هیچ گونه اطلاعی از نحوه مدیریت و برنامه ریزی ندارند .تیم ملی مایملک شخصی کسی نیست که هر گونه که خواست با آن برخورد نماید.این حیثیت ملی ماست که براحتی بازیچه دست افرادی غیر مسئول (با وجود عهده دار بودن مسئولیت)قرار می گیرد.این خطا از جانب هرکس و به هر صورت که روی داده می بایست عقوبت داشته باشد تا در آینده شاهد این چنین آبرو ریزی هایی نباشیم.بله، آبرو ریزی چون نام دیگری نمی توان بر آن نهاد.
جندی شاپور البرز .مرداد 92 ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:تیم ملی کشتی فرنگی نوجوانان,مغولستان,آبرو ریزی کشتی ,غیر مسئول ,فرار استعداد ها,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
صادرات فرش ایرانی توسط چینیها به 45 کشور جهان خبر ناخوشایندی است. اما ناخوشایندتر آنکه ارزش مالی فرشهای صادر شده از سوی چین سالانه 12 میلیون دلار آمریکا برآورد شدهاست. میتوان گفت که کشور چین نه تنها صادرات بلکه تولید فرش ابریشم ایرانی را نیز در برخی بازارهای جهانی ازجمله آمریکای شمالی درانحصار خود گرفته است.
خبرگزاری میراث فرهنگی ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:برند قالی ایرانی در تصاحب چینیها,صادرات فرش ایرانی,فرش ایران,فرش ابریشم ایرانی,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
پشت قلعه در فاصله پنج كيلومتري در ناحيه جنوبي شهرستان آبدانان و در شمال غربي روستاي پشت قلا بر روي تپهاي بلند قرار دارد كه رودخانه دويرج از پاي آن ميگذرد .
قلعه در دوره ساسانیان ساخته شده است. در پايين دست اين قلعه تاريخي كه در ارتفاع قرار گرفته، زمينهاي كشاورزي قرار دارند كه مربوط به اهالي روستاي پشت قلعه است.
اين اثر ارزشمند كه شامل برجهاي نگهباني، بارو، شاهنشين، اتاقهاي مسكوني، پلكان و...بوده هم اکنون تخریب شده است. مصالح ساخت اين قلعه تاريخي از قلوه سنگهاي رودخانهاي و گچ نيمكوب تشكيل شده است. بناهاب داخل قلعه گنبد و طاقچه داشته اند و در سالن اصلی قطر دیوارها بیش از یک متر است.
اطلس ایران ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:پشت قلعه آبدانان, شهرستان آبدانان,روستاي پشت قلا ,قلعه تاريخي ,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
عکس جنبه تزئینی دارد
وراندخت (ابوران/ بوران/ پوران/ پوراندخت/ توراندخت) نخستين شاهنشاه زن ساساني و دختر خسروپرويز شاهنشاه ساساني است. ريخت واژگاني اين نام در سرچشمههاي گوناگون آمده است. يوستي در نامنامهي خود شكل درست نام وي را بوراندخت گزارش نموده و واژهي «بور» به همراه پسوند (آن) كه پسوند نسبت است، ساخته شده و معني گلگون دارد. در بندهش، بور به چم (:معني) عسلي رنگ آمده و در كنار آن در كتابهاي برهان قاطع، افاضات استاد پورداود و شاهنامه فردوسي اين تركيب به چم دخت گلگون گزارش شده است. در كتاب تاريخ ايران چاپ كمبريج نام وي به فارسي ميانه بوراندخت آمده و دمرگان در كتاب سكههاي ساساني تنها نام بوران بدون واژهي دخت را از روي سكهها منسوب به او خوانده و گزارش نموده است.
سکه های دوران پادشاهی پوراندخت و چهره او بر سکه
بوراندخت دختر خسروپرويز، پادشاه نيرومند ساساني بود و پس از كودتاي برادرش شهربراز در برابر پدر كشتن شهربراز به پادشاهي برگزيده شد و بر تخت شاهان ساساني تكيه زد. دربارهي چگونگي به پادشاهي رسيدن بوراندخت و جانشيني وي بر پادشاه پيشين اخبار و گزارشهاي گوناگوني در سرچشمههاي گوناگون آمده است. برخي سرچشمهها از جمله فرهنگ جامع شاهنامه نوشتهي زنجاني، پادشاهي وي را پس از اردشير سوم گزارش نموده و رستگار فسايي در فرهنگ نامهاي شاهنامه به تختنشستن وي را پس از كشتهشدن فرايين آورده است و در كتاب از آفرينش تا يزدگرد، آغاز پادشاهي وي را پس از كشتهشدن جوانشير گزارش نموده است. كيوان شهرياري در اساتير ايران و بينالنهرين گزارش نموده چون شيرويه همهي برادرانش را كشته بود و هيچ فرزندي از خسروپرويز نمانده بود تا به پادشاهي برسد و تنها دو دختر وي بوراندخت و آزرميدخت مانده بودند، بوراندخت را به پادشاهي برگزيدند و سكه به نام وي ضرب نمودند. در كتاب ايران در آستانهي يورش تازيان آمده پس از مرگ اردشير سوم پيشينيان خسروپرويز باقي نمانده بود سپاه تيسفون (پايتخت ساساني) وي را به شاهي برگزيد. انگيزهي پادشاهي بوراندخت نبودن مرداني شايسته براي پادشاهي نبوده بلكه برگزيده شدن وي به اين جايگاه را از بنياد تمدن و فرهنگ درخشان و گستردهي ايران زمين دانسته و اينكه بانوان فرهيخته به پايگاههاي بلند هازماني (:اجتماعي) ميرسيدند، پيشرفته بودن هازمان باستاني ايران نشان ميدهد. خوارزمي در كتاب مفاتيح، وي را با لقب سعيده ميشناساند و در بيشتر سرچشمهها وي را دادگستر خواندهاند.
بقیه در ادامه نوشتار
ثبت دامنه
ادامه مطلب |
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:بوراندخت دختر خسروپرويز,شهربراز,ساساني,تازيان,تيسفون,فرهنگ درخشان و گستردهي ايران زمين ,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
روی کبریت، تصویر یک زن ایرانی با دامنی سبز دیده میشود. در اطراف آن دریای مازندران و خلیج فارس به همراه پنج استان قرار گرفتهاست. گفته می شود، این نقشه کوچکترین نقشه کشف شده ایران است که با آب و طلا و رنگ ساخته شده و کار دست است. قرار است که تصویر این سند به زودی در کتاب انجمن مجموعه داران ایران منتشر شود. جالب است که کبریتهای مشابه کشورهای دیگر که توسط همین کمپانی تولید شده عکس پادشاهان و رهبران را دارد و تنها کبریت ایران است که به جای تصویر پادشاه نقشه کشور طراحی شدهاست.
|
مجموعهداری، علاقهای که در ایران مغفول مانده است |
در کشور ما برخی علاقهها مورد غفلت واقع شده و این مغفول ماندن هم از طرف دولت و هم ملت بوده است. مجموعهداری خصوصی از این دست علایق و دلمشغولیهاست که افراد اندکی در جامعه به آن اقبال نشان میدهند. احمد ایلیات کاشانی اما نگاه دیگری دارد این مجموعهدار همه داراییاش را فروخته و مجموعهای بزرگ و کم نظیر از کبریت و عکس را گردآوری کردهاست. او با اینکه این روزها مستاجر بوده اما براین باور است که مردم باید از این مجموعه استفاده کنند اما فضایی برای ارائه و نمایش آثارش وجود ندارد. ایلیات کاشانی سیسال از عمر خود را برای گردآوری مجموعهاش صرف کرده و در دو زمینه عکسهای تاریخی و کبریت فعالیت دارد. این مصاحبهای است با ایلیات کاشانی، مردی که بزرگترین مجموعه کبریت ایران را دارد که مجموعهاش حتی با بزرگترین مجموعهداران بزرگ دنیا رقابت میکند.
چرا به سراغ جمع آوری کبریت و عکس رفتید؟
این دو شیء کمتر مورد توجه مجموعه داران قرار گرفته اما از مهمترین اشیا قیمتی هستند. کبریت به خاطر زیباییهایی که دارد، کمپانیهایی که کبریت تولید میکردند با عنوان رسانه تبلیغاتی به کبریت نگاه میکردند. قبل از جراید، سینما و تلویزیون به همین دلیل تصاویر خوبی دارند. تاریخچه کبریتسازی ایران از کبریتهایی با نشان پرچم ایران- روس که در روسیه تولید میشدهاست، آغاز میشود. بعدها کبریت با امضا ناصرالدین شاه در ایران تولید میشود. سپس کارخانه به تهران منتقل و پرچم روسیه حذف و پس از آن کبریت با نشان شیر و خورشید تولید میشود.
اما در مورد کبریتی که سندی 120 ساله خلیج فارس محسوب میشود....
این کبریت سلطنتی بینالمللی است. این اثر کم نظیر به پرچم زیبای ایران مزین شده و 120 سال پیش در کشور چک اسلواکی سابق تولید شده و همچنین تنها چهار نمونه از آن در دنیا وجود دارد. روی این کبریت تصویر یک زن ایرانی با دامنی سبز وجود دارد و همچنین نقشه دریای مازندران، خلیج فارس و پنج استان که روی آن نقش بسته است٬ دیده میشود. این کبریت کوچک ترین نقشه کشف شده ایران بوده که با آب و طلا و رنگ ساخته شده و کار دست است. تصویر این سند به زودی در کتاب انجمن مجموعه داران ایران منتشر خواهد شد. جالب است که کبریت های مشابه کشورهای دیگر که توسط همین کمپانی تولید شده عکس پادشاهان و رهبران را دارد و تنها کبریت ایران است که به جای تصویر پادشاه نقشه کشور طراحی شده است.
|
روی این کبریت نقشه ایران است و سند 120 ساله از نام خلیج فارس |
بقیه در ادامه نوشتار
ثبت دامنه
ادامه مطلب |
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:سندی 120 ساله خلیج فارس,کبریت سلطنتی بینالمللی,پرچم زیبای ایران ,حراج ساتبی ,چک اسلواکی ,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
یکی از سه کوهنورد ایرانی که در نزدیکی قله برودپیک هیمالیا مفقود شده، پیش از اعزام نامه ای تکان دهنده نوشته که حالا منتشر شده است.
به گزارش ایسنا، سه کوهنورد ایرانی در خوشبینانه ترین برآوردها در حالی شرایط بسیار سختی را در نزدیکی قله ۸۰۴۷ متری برودپیک یا همان K۳ سپری میکنند که جامعه ورزش برای بازگشت ایشان دعا میکند اما ظاهراً تنها فشار هوا، سرمای استخوانسوز و شرایط جوی در وقوع چنین وضعی نقش نداشته است.
در کنار وضعیت مبهم این کوهنوردان، انتشار متن یک نامه بسیار تکان دهنده بود؛ متنی که شاید نشان دهد کوهنوردان ایرانی را با تنگ نظریهایمان و با عدم همراهی کافی در ارائه اطلاعات و تجربیات صعودهای پیشین و حتی شاید سنگ اندازیهایی، خودمان در هیمالیا دفن کردهایم.
پرستو ابریشمی کوهنورد زن ایرانی در وبلاگ خاک خوب با بیان اینکه، «آیدین بزرگی» یکی از سه کوهنورد صعودکننده به قله از او خواسته تا پس از صعود آنها، نامه اش را منتشر کند، متن این نامه را روز سفراین گروه از ایران به پاکستان منتشر کرده است. آیدین بزرگی که حالا وضعیت نامعلومی در ارتفاعات سرد و استخوان سوز هیمالیا دارد، در نامهاش، چنین آورده است:
«به نام برودپیک، به امید تغییر
من وتو یکی دهانیم
که با همه آوازش، به زیباتر سرودی خواناست.
من و تو یکی دیدگانیم
که دنیا را هر دم، در منظر خویش تازهتر میسازد.
نفرتی
از هر آنچه بازمان دارد، از هر آنچه محصورمان کند، از هر آنچه واداردمان، که به دنبال بنگریم.
دستی
که خطی گستاخ به باطل میکشد.
من و تو یکی شوریم
از هر شعله ای برتر، که هیچ گاه شکست را بر ما چیرگی نیست
چرا که از عشق رویینه تنیم.
و پرستوئی که در سرپناه ما آشیان کرده است
با آمد شدنی شتابناک
خانه را از خدائی گمشده لبریز میکند.
شاملو
این ماییم، دوباره اینجاییم. با هم هستیم ولی تنهاییم. اینجاییم نه از برای خودخواهی، نه از برای خودنمایی، اینجاییم از سر عشق، اینجاییم از سر شور، از سر غرور. اینجاییم از برای رشد، از برای اوج، از سر جنون، اینجاییم برای پایان، پایان یک آغاز، پایانی که آغازی بلند پروازانه تر را نوید دهد.
پایانی که پایان نیست، که شالوده ی آغاز است، که پشتوانه ی آغاز است، که تیر خلاصی است بر نتوانستن ها، بر خود کم بینی ها، بر در حصار ماندن ها، بر گرفتار تکرار شدن ها. آری تیر خلاصی است بر ماندن ها، نرفتن ها، نرسیدن ها، غروبی است برای این فرسایش ها و طلوعی است برای ریشه زدن ها، برای شکوفه دادن ها. بوی خوش تغییر است و مهر ابطال است بر راکد بودن ها.
می خواهیم مال خودمان باشد، راه خودمان باشد، مسیر خودمان باشد، طناب خودمان باشد، از نفس و عرق خودمان باشد. می خواهیم توانستن را معنی کنیم، می خواهیم تغییر را زندگی کنیم، می خواهیم خواستن را بفهمیم، خواستن را بخواهیم. می خواهیم روی آن بزرگ مردی را سفید کنیم که مویش در این راه سفید شد، که قلبش در این راه شکست، که روحش در این راه درد کشید. می خواهیم پیرمردی را شاد کنیم که بغض به گلو نشسته اش فریاد شد، و فریادش به دادگاه برده شد. می خواهیم راهی را برویم که درست است، که رو به اعتلاست. می خواهیم طعنه بشنویم، مسخره شویم، مضحکه شویم، پول هایمان را هدر بدهیم، بدویم، گریه کنیم، خطر کنیم.
می خواهیم کوهنورد باشیم، می خواهیم میراث بران شایسته ای باشیم، نمی خواهیم زیر چتر زور باشیم، نمی خواهیم کور باشیم.
بقیه در ادامه نوشتار ثبت دامنه
ادامه مطلب |
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:نامه تکاندهنده یکی از سه کوهنورد مفقود شده ,کوهنوردان مفقود شده ایرانی,آیدین بزرگی, پرستو ابریشمی ,هیمالیا ,قله برودپیک هیمالیا,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
در روزهای پایانی دولت دهم، نگاهی میاندازیم به بعضی از مهمترین و جنجالیترین اتفاقهایی که در حوزه محیط زیست در این سالها اتفاق افتاد.
خبرآنلاین در ادامه نوشت: دوستدار محیط زیست، طرفدار حمایت از حقوق حیوانات، پیگیر اخبار زیستمحیطی و اهل رعایت و همکاری با انجمنهای محیط زیستی باشیم یا نباشیم، زندگیمان به صورت مستقیم و غیرمستقیم به سالم بودن محیطی که در آن زندگی میکنیم پیوند خورده است. کمتوجهی مردم عادی و مسئولان به محیط زیست و گم شدن این مسائل در بین دغدغههای روزانه، شرایطی را پیش میآورد که حالا با آن درگیریم. بروز انواع بیماریها، مختل شدن فعالیتهای روزمره، کم شدن کیفیت زندگی و بسیاری از تبعات دیگر، حاصل سالها کمتوجهی به این مقوله بوده است. با توجه به این که علاوه بر مردم، دولتها نقش مهمی در بهبود بخشیدن یا بدتر کردن چنین شرایطی دارند.
در این گزارش مروری داریم بر بعضی از مهمترین و جنجالیترین اتفاقهای محیط زیستی در دولت دهم؛ هرچند به اعتقاد کارشناسان محیط زیست آسیبها، خطرات و لطماتی که محیط زیست در این سالها دیده بیشتر از این است که در یک گزارش گنجانده شود.
1: ماجرای فروش پارک پردیسان
سازمان حفاظت محیط زیست در اسفندماه سال 89 از هیات دولت مصوبهای دریافت کرد که به این سازمان اجازه میداد با حفظ منافع مردمی، پارک پردیسان را بفروشد. با این که سازمان حفاظت محیط زیست بارها وجود این مصوبه را تکذیب کرد و آن را یک خبر دروغ خواند، اما انتشار عکس آن در خبرگزاریها بر این موضوع صحه گذاشت. بعد از آن، اعضای شورای شهر تهران نگرانی خود از وجود این مصوبه را اعلام کردند و برای جلوگیری از فروش این پارک، از دولت به دیوان عدالت اداری شکایت کردند. بعد از انتظارهای فراوان و نگرانی از سرانجام این پارک، اقدام شورای شهر نتیجهبخش بود و دیوان عدالت اداری به لغو مصوبه دولت رای داد.
تابناک
بقیه در ادامه نوشتار ثبت دامنه
ادامه مطلب |
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:فروش پارک پردیسان,گردوغبار در شهرهای جنوبی و غربی,کاهش بودجه محیط زیست, آلودگی هوا در شهرهای بزرگ و صنعتی,مصوبه بهرهبرداری از معادن در مناطق حفاظت شده,افت سطح آبهای زیرزمینی,سد گتوند,کشتار خرسهای سمیرمی,خشک شدن تالابها,اوضاع بحرانی دریاچه ارومیه,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
سنگ نگاره ایلامی خونگ اژدر
خونگ اژدر يا تنگ نوروزي در 15 كيلومتري ايذه قرار دارد و بر روي سنگ بزرگي دو نقش برجسته قرار دارد. يكي از دوره ايلاميها متعلق به 4000 پيش و ديگري از زمان اشكانيان در حدود 1800 تا 200 سال پيش . نقش ايلامي تقريبا محو شده است ولي نقش اشكاني قابل تشخيص است.
نقش حک شده بر سنگ خونگ اژدر
نقش برجسته اشكاني خونگ اژدر در اين تصوير يكي از حاكمان محلي تمام قد ايستاده است و از روبرو حجاري شده است. . دو كبوتر ديده ميشوند كه يكي از آنها حلقه قدرت را به همراه دارد و شاه اشكاني بر روي اسب در سمت چپ قرار دارد . در سمت ديگر سه نفر ايستاده اند كه اولي يك روحاني است و چيزي شبيه ميوه كاج در دست دارد.دو نفر ديگر احتمالا نگهبان هستند .مرد يك دستي در اين نگاره ديده ميشود كه احتمالا با مجسمه برنزي مرد يك دست كه در موزه ايران باستان است ارتباط دارد. شايد اين مرد در سنگ نگاره همان مرد يك دست موزه ايران باستان باشد. در اين صورت اگر شخصي غير از شاه مجسمه خود را ساخته باشد انتظار ميرود مجسمه شاه نيز در اين محل وجود داشته باشد وفرد مزبور بايد كه از مقام بالايي برخوردار باشد
اطلس ایران ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:خونگ اژدر ,تنگ نوروزي, ايذه , ايلاميها , اشكانيان ,مجسمه برنزي,موزه ايران باستان,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
درحالحاضر محوطه باستانی شوش با تهدیدات مختلفی مواجه است. حفاری غیرمجاز در سطح گسترده از یک سو و میزان ساخت و ساز و فعالیتهای عمرانی از سوی دیگر سبب شده که این محوطه با خطرات جدی مواجه شود.
«رحمت نادری» باستانشناس غرب ایران در این باره میگوید: «ایران یکی از کشورهای غنی در زمینه میراثفرهنگی و آثار باستانی است. آثار فرهنگی این کشور دارای اهمیت بسیار زیادی در مطالعات باستان شناسی جهان هستند. در این بین هر روزه شاهد هستیم که به عناوین مختلف آثار سهوا و عمدا تخریب میشود و میزان تخریبهایی که گاهی به بهانه فعالیتهای عمرانی (مانند پروژههای سد سازی و راهسازی) انجام میگیرد در این دوره هشت ساله به حدی بوده که در این کوتاه نوشته نمیگنجد. تنها میتوان به شوش، به عنوان نمونهای کوچک از آن اشاره کرد که توسط برخی مسئولان سازمان میراث فرهنگی بیارزش جلوه داده شد.»
نادری با اشاره به اینکه شوش یکی از مراکز مهم تمدنی و فرهنگی خاورمیانه و جهان است اما بهشدت مورد بیتوجهی مسئولان وقت قرار گرفته به خبرگزاری CHN میگوید: «این محوطه عظیم یکی از شاخصههای فرهنگی در ایران محسوب میشود که در استان خوزستان و در جنوب غربی ایران قرار دارد. این محوطه که تقریبا 400 هکتار بوده برگرفته از ادوار مختلف فرهنگی است. اما در چند سال گذشته میزان تخریبها در این مکان بهشدت رو به افزایش بودهاست.
زیگورات چغازنبیل
زیگورات چغازنبیل در زمان ساخت پنج طبقه داشت. شکل فرضی آن را رومن گیرشمن، باستانشناس فرانسوی طراحی کرده بود.
این باستانشناس با بیان اینکه از یکسو، مسئولان بیاطلاع و از طرفی نیز حفاران غیر مجاز باعث میشدند که هر روز اخباری درد ناک از وضعیت این محوطه با اهمیت منتشر شود. یک نمونه مربوط به ساخت هتل چند منظوره امیر زرگر در داخل محدوده محوطه شوش در سال 1388 میشود. با اینکه نقشهها نشان میداد که هتل مذکور بین دو اثر مهم تاریخی این مجموعه یعنی کاخ آپادانا شوش و کاخ هخامنشی شائور ساخته میشود اما در کمال ناباوری ساخت هتل با تایید رییس سازمان میراثخوزستان و رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری کشور رسید بهطوریکه حتی به مرحله محصور کردن منطقه مورد نظر نیز نزدیک شد.
قلعه شوش
اما اعتراض اهالی فرهنگ باعث شد که کار ساخت هتل در شوش متوقف شود و البته "حمید بقایی" در جواب این اعتراضها اعلام کرد که جوسازی در تخریب شوش ارزش کارشناسی و قانونی ندارد. نهایتا این هتل ساخته نشد و این نمونهای از تخریبها در محوطههای باستانی در دولتهای نهم و دهم بود.
نادری اما درخصوص تاریکترین دوره میراثفرهنگی اینطور میافزاید: «در دولت دهم ریاست سازمان به "حمید بقایی"، قایم مقام مشایی رسید و درواقع از همان زمان دوره افول سازمان میراثفرهنگی نیز آغاز شد. تخریب آثار شدت گرفته بود و عدم پاسخ گویی شفاف و باعث شد دوره تاسفبرانگیزی برای میراثفرهنگی و آثار باستانی رقم بخورد. اما پس از رفتن بقایی نوبت به نفراتی رسید که هیچ یک نهدست آورد مثبتی داشتند نه توان درست کردن اوضاع. در واقع یکی از دلایل ناکارآمد بودن این سازمان نبود تخصص و نداشتن آشنایی به مقوله میراثفرهنگی بود.»
هرچند که این باستانشناس، معتقد است، میزان انتقادات به این سازمان بهاندازه ای است که در صورت پرداختن به آن مثنوی هفتاد من میشود. اما اتفاقات هشتساله قطعا تجربهای است که میتوان در دولت آینده با استفاده از نیروهای متخصص و کارآمد به وضعیت نابسامان میراثفرهنگی سامانی نو ببخشد و در سایه مدیریتی قوی علاوه بر حفظ و صیانت از آثار با ارزش فرهنگی بار دیگر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و همچینین پژوهشکده باستان شناسی را احیاء کند.
خبرگزاری میراثفرهنگی ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:کهنترین پایتخت ایران ,محوطه باستانی شوش,میراثفرهنگی ,شوش ,حفاران غیر مجاز ,محوطههای باستانی,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
زیباترین کویر دنیا با کلوت های منحصربه فردش در منطقه شهداد کرمان قرار دارد تا جایی که می توان این منطقه را نمایشگاهی از زیبایی های کویر نامید.
سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، شهداد را ستاره کویر نامیده است؛ ستاره ای که با کویر افسانه ای و یادگارهای باستانی حاشیه آن و همین طور دیدنی های منحصر به فرد آن می تواند به یک منطقه ویژه گردشگری تبدیل شود.شهداد، همان سرزمینی است که قدیمی ترین پرچم فلزی جهان از دل خاک هفت هزار ساله اش در کاوش های سال 1350 بیرون آمد تا نام کویر، با تمدنی کهن درآمیزد. شهداد به عنوان زیباترین کویر دنیا با کلوت های منحصر به فردش در کویرلوت یکی از گرم و خشک ترین بیابان های دنیا قرار دارد. کویر شهداد که بخشی از کویرلوت به شمار می رود با شگفتی های خاص خود از یک طرف می تواند برای هر گردشگر، فرصتی خارق العاده به شمار آید و از طرف دیگر، پنجره ای نو به صنعت طبیعت گردی ایران با عنوان نمایشگاهی از زیبایی های کویر بگشاید.
اگرچه زیبایی های طبیعی و منحصر به فرد کویر شهداد به خوبی برای گردشگران خارجی و داخلی معرفی نشده و هنوز برای بسیاری از علاقه مندان طبیعت، این کویر و جذابیت هایش ناشناخته مانده است اما با این حال در سال های اخیر این کویر جالب و دیدنی، میهمانان زیادی را به خود دیده است و اینک با ورود دسته دسته گردشگران از سراسر ایران و حتی از جهان، آرام آرام کویر شهداد از تنهایی خارج شده است و دیگر این کویر منحصر به فرد یک اقلیم و منطقه جغرافیایی نیست بلکه منطقه ای جذاب برای گردشگران به شمار می آید.
از سوی دیگر با وجود این که گرم ترین نقطه روی زمین با دمای 63 درجه سانتی گراد برای صحرای آریزونای آمریکا ثبت شده است اما کارشناسان ایرانی معتقدند کویر لوت ایران، جایی نزدیک به شهداد کرمان با دمای 67 درجه سانتی گراد در سایه و 100 درجه سانتی گراد روی خاک و گدازه های آتشفشانی در آفتاب، گرم ترین نقطه روی زمین است. با این حال، مهم ترین ویژگی این کویر گرم و خشک کلوت های منحصر به فرد آن است. کلوت ها از نظر شکل ناهمواری و شرایط پیدایش در دنیا بی نظیر است و اسرار بی شماری درباره اصول و خواص پیدایش آن ها وجود دارد.
با نگاهی از دور دست به کلوت ها، شهری بزرگ با آسمان خراش های فراوان تداعی می شود و همین امر باعث شده است که برخی از جهانگردان خارجی از آن به عنوان شهر ارواح یاد کنند. کلوت های شهداد مانند شهری افسانه ای با قصرهای باشکوه است که هنگام عبور از میان آن ها تصور می کنی از وسط قلعه ها و قصرها گذر کرده ای! اما درواقع این کلوت ها به دست باد و باران ساخته شده است. رود دائمی شور این منطقه با بلورهای زیبای نمک، تپه گندم بریان، نمک های تخم مرغی شکل، منطقه بدون حیات و باکتری در عمق کویر و بوته های گز با 15متر ارتفاع از دیگر جاذبه های طبیعی کویر شهداد است که زیبایی کویر را صدچندان می کند.
یک پژوهشگر درباره گندم بریان شهداد به گزارشگر ما می گوید: گندم بریان یا ریگ سوخته، منطقه ای جذاب و دیدنی است که در 80 کیلومتری شمال شهر شهداد، در کویرلوت قرار دارد با این حال به دلیل نداشتن جاده و مسیر مشخص، فقط عده معدود آشنا به منطقه می توانند به آن جا سفر کنند.
«عباس تقی زاده» می افزاید: این تپه هم از لحاظ زمین شناسی و هم به عنوان یک جاذبه گردشگری، نیاز به بازشناسی و معرفی بیشتری دارد. وی خاطرنشان می کند: دمای هوا از آبان تا فروردین در این نقطه کره زمین، قابل تحمل و طبیعی است. وی اظهار می دارد: این تپه به عنوان گرم ترین نقطه کره زمین از سوی پروفسور پرویز کردوانی معرفی شده است چنان که دمای هوای این منطقه در سایه فصل تابستان به 67 درجه سلسیوس می رسد بنابراین این منطقه قطب گرمایی کره زمین به شمار می رود.
منبع نوشتار:اعتدال .عکس:ایران تور آنلاین ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:زیباترین کویر دنیا,شهداد کرمان , زیبایی های کویر,کویر شهداد ,کویرلوت ,گندم بریان ,ریگ سوخته,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
«ارگ انار»، ارگي با گستردگي ۱۱هزار و ۱۷۹ مترمربع، امروز نميتواند از شهر كه هيچ حتا از خودش نگهداري كند. سالِ زاده شدن اين ارگ به دورهي پيش از اسلام به دوران ساساني بازميگردد و سال بازسازيش به دوران صفويان. البته «علیرضا جعفریزند»، باستانشناس و استاد دانشگاه بر اين باور است كه؛ در کاوشها و لایهنگاریها، حتا ممكن است لایههای دورهي اشکانی یا كهنتر نیز در این ارگ پيدا شود. اين سازهي خشتوگلي كهنسال، اكنون بازيچهي دست كساني شده كه حتا يك سده عمر نكرده و نخواهند كرد.
شهرستان انار در شمال استان کرمان است. ارگ انار هم در مرکز این شهر جاي گرفته است و هرروز زخمي بر پيكرش وارد ميكنند و لايه لايه پوستش را ميكنند. ورودی ضلع شمالی این ارگ كه ميان دو برج جاي گرفته است در سالهاي نخست انقلاب ويران شد، ورودی اصلی در ضلع جنوبی دژ، در خیابان رازی جاي گرفته است. ميگويند نزديك به ۲۵ سال پيش بود كه افرادی از شهرداری انار و يکی از ارگانهای نظامی به وسيلهي لودر شهرداری دست به ويران كردن در ورودی ارگ انار زدند و بخشی از ساختمانهاي آن را به شوند(:دليل) آن که «پاتوق افراد معتاد و قمارباز» میدانستهاند، ويران کردهاند، با اينحال بخشی از ساختمانهای مرکز ارگ، هنوز سالماند و زير خاك سنگر گرفتهاند.
سالها گذشت و گذشت تا اينكه روزي بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس خبر داد كه میخواهد در حریم ارگ، آرامگاه شهید گمنام بسازد! در اين ميان، فعالان میراث فرهنگی كه ميدانستند ساختن اين آرامگاه ١٥ در ١٠٠ متري اين ارگ را كه در سياههي آثار ملي به ثبت رسيده است با خطر روبرو ميكند سرسختانه واكنش نشان دادند و با ساخت اين آرامگاه مخالفت كردند. گروه کارشناسان سازمان ميراث فرهنگی در سال ۱۳۸۷ برای اين ارگ سه حريم تعيين کردند اما اين حريمها با گذشت چند سال، هنوز به گونهي رسمی اعلام نشده است. اعلام نشدن رسمی حريمهای درجهي يک، درجهي دو و درجهي سه اين ارگ شوند(:دليل) محكمي بود تا شهرداری انار، به حريم درجهي يک اين ارگ دستاندازي و آن را ويران كند. در ضلع شمالي ارگ، وسايل بازي و ورزشي را با فاصلهاي نزديك به پنجمتر تا ديوار ارگ نصب كردند و با بلوك سيماني آن را از ارگ جدا كردند. ميگويند در همينجا كه وسايل ورزشي و بازي نصب شده است آثار و گورهاي تاريخی جاي دارد. گوشهي ديگر اين ارگ را هم با فنسهای پارک بادی كه در يک متری ديوار و برج اين اثر تاريخی است آرايش كردند.
عليرضا جعفریزند باستانشناس، دربارهي اين دستاندازي در مصاحبهاي با روزنامهي شرق گفته بود: «اين اقدام فوقالعاده برای يک گسترهي تاريخی خطرناک است و چهرهي اثر را مخدوش کرده و به لايههايی که میتوان در کاوشها از آن برای تاريخگذاری اين ارگ نتيجهي موثری گرفت، آسيب میزند.» ساكنان بومي هم گفتهاند؛ در سالهاي گذشته افرادی اقدام به حفاری غيرمجاز در اين ارگ کردهاند كه در اين حفاریهای ظروف سفالی و سکه نيز پيدا شده است بااينحال اين ارگ، تاکنون از سوی سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری مورد کاوش قرار نگرفته است. از ديگر ويرانگران اين ارگ ميتوان موتورسواراني را دانست كه در آنجا جولان ميدهند و كسي نيست كه جلوي اين لذت پر از ويراني تاريخشان را بگيرد. هفتم خوردادماه امسال با اينكه چندگاهي از توقف ساختوساز آرامگاه شهید گمنام در گسترهي ارگ تاریخی انار کرمان ميگذشت خبر آمد كه متولیان این بنا در یکی از کارگاههای انار در حال آماده کردن اسکلت فلزی هستند تا ساخت و ساز آن را در زیربنای نزديك به ۳۶۰ مترمربع و بلنداي(:ارتفاع) ۱۲ در 80 متری ارگ دوباره آغاز کنند. كار به آنجا رسيد كه سردبیر تارنماي انارپرس از سازمان میراث فرهنگی کشور و به ویژه از «آتوسا مومنی»، معاون جدید میراث فرهنگی این سازمان خواست تا با دخالت در این ماجرا، جلوي اين ساختوساز غيرقانوني را بگيرد. نوزدهم خوردادماه، ساخت و ساز در گسترهي ارگ تاریخی انار با بيتوجهي به نامهي صریح سازمان میراث فرهنگی کشور که اعلام کرده بود ساخت و ساز باید متوقف بماند، آغاز شد. بیش از دو سال است که ساخت آرامگاه شهید گمنام در گسترهي ارگ تاریخی انار با انتقاد دوستداران میراث فرهنگی روبرو شده است و ساخت آن مدام متوقف ميشود و با از سر گرفته ميشود. يكشنبه، ١٦ تيرماه، دوباره خبر، آغاز عملیات ساخت و ساز اين آرامگاه در گسترهي ارگ انار با نصب اسکلت فلزی پيچيد و باز ارگ انار چشم به راه تصميمات تازهاي است كه برايش ميگيرند. شهر «انار» تا پیش از يورش تازيان به ایران، آبان نام داشته است. این شهر در دوران باستاني بخشی از ولايت «استخر»، فارس بوده اما از نزديك به هزار و٥٠٠سال پیش در قلمرو کرمان جاي گرفت. «آبانیشت»، یکی از یشتهای اوستاست و با توجه به اینکه مردم کهن این شهر، زرتشتی بوده اند، گمان آن ميرود كه نام آبان از اوستا گرفته شده باشد.«ابن خردادبه» نيز در کتاب «المسالک و الممالک» از اين منطقه به عنوان «قريهي آبان» نام برده است. در کتاب «معجمالبلدان» نيز به نام آبان اشاره شده است.
نگار پاكدل
ثبت دامنه
|
نویسنده: پیمان کیان.
׀ تاریخ: برچسب:ارگ انار,ساساني,خیابان رازی ,ويراني ,ارگ تاریخی انار ,, ׀ موضوع: <-CategoryName->
׀
|
صفحه قبل 1 ... 5 6 7 8 9 ... 26 صفحه بعد
|